سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] کسى که ارج خود نشناخت جان خود را باخت . [نهج البلاغه]
صبح سعادت: سربلندی عدالت ابادانی

شب قدر

                                             

                                                                                بسم الله الرحمن ارحیم
(( انا انزلناه فى لیله القدر ، و ما ادریک ما لیله القدر،  لیله القدر خیر من الف شهر ، تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر ،
 سلام هى حتى مطلع الفجر .))

? قدر، شب مقدرات
ترجمه سوره قدر: ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا  نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه.

? قدر یعنی تقدیر و اندازه گیرى
بسیارى از دانشمندان این معنا را پذیرفته اند؛ چون در این شب، همه چیز اندازه گیرى مى شود، به آن شب قدر گفته مى شود.
 از جمله مقدرات این شب، سرنوشت افراد، جامعه، حوادث و پیش آمدها مانند جنگ، زلزله، پیروزى، شکست، سعادت و شقاوت و...است.
در این شب، سرنوشت افراد و جوامع و هر آنچه با سرنوشت انسان ها ارتباط دارد، بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد.

? علت نامگذاری شب قدر
از حضرت امام رضا (ع)، روایت شده است که:
این شب را لیله القدر نامیده اند، چون آنچه مربوط به سال است، از قبیل خوبى، بدى، زیان، سود، روزى (معیشت) و مرگ و ولادت در آن شب اندازه گیرى مىشود.
امام صادق(ع)، خطاب به (ابوبصیر) فرمودند:
اى ابو محمد، در شب قدر حاجیان مشخص شده و پیشامدها و مرگ ها و روزیها و آنچه مربوط به آن سال است تا سال آینده (شب قدر دیگر) رقم مى خورد.قدر، باران رحمتى است که در جویبار هر فرد و هر جمع به اندازه او جارى است. شخصیت افراد به گونه اى شکل گرفته که بعضى از آنان توان پذیرش جریان رودى وسیع از رحمت و برکت قدر را دارند و برخى دیگر، زمینه کمترى براى جذب رحمت و عنایت دارند؛ برخى، هیچ گونه آمادگى ندارند تا آنجا که زمینه وجودشان چون سنگى سخت و نفوذ ناپذیر است.

? شب قدربرتر ازهزار ماه
. فردى به امام باقر (ع) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود.

? شب قدر شب احیا
 امام صادق(ع) به ابوبصیر مى فرماید: در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان تا مى توانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده دارى کن .در آن دو شب غسل کن. ابو بصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد که سر شب کمى بخوابى و باقى مانده شب ر، به هر نحوى که مى توانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مى شود.

 ((انس بن مالک)) از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضرکم))؛ ماه مبارک به شما رو آورده است. ((و فیه لیله خیر من الف شهر))؛ در این ماه شبى است که برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخیر کله))؛ هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى نصیب مانده است. ((ولا یحرم خیرها الا محروم)) (5)؛ و محروم نمى ماند از برکات شب قدر، مگر کسى که خویشتن را محروم کرده است.

? فلسفه شب قدر
امام باقرعلیه السلام مى فرمایند: اگر خداوند کارهاى مومنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمى رسند، اما از راه لطف کارهاى نیکوى آن ها را چند برابر مى فرماید تا کاستى هایشان جبران شود.

? برخی ازاعمال شب قدر
 1- نماز ((انس بن مالک)) از پیامبر گرامى(ص) روایت کرده که فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من لیله القدر)) کسى که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصیبش شده است.
2- افطارى دادن با مال حلال ((ابوشی ابن حیان)) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که فرمودند: کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده، روزه دارى را افطار دهد، در تمام شب هاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه کند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است که دل مصافحه شونده نرم و اشکش جارى مى شود.
3- صدقه: درباره امام زین العابدین(ع) آمده است: در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه
 مى دادند، آن گاه مى فرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم
4- غسل و شب زنده دارى: حضرت رسول (ص) فرمودند: کسى که شب قدر را شب زنده دارى کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
امام موسى بن جعفر(ع) فرمودند:کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده دارى کند، گناهانش آمرزیده مى شود.
. فردى به امام باقر (ع) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و  انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/5/19:: 1:19 صبح     |     () نظر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/5/19:: 1:16 صبح     |     () نظر

-نوجوانی ،یک دوره ی تغییر است.

میزان تغییر درنگرشها و رفتار درطی دوره ی نوجوانی با میزان تغییر در وضعیت بدنی برابر است.در طی سالهای اولیه ی نوجوانی ،زمانی که تغییرات بدنی با سرعت انجام می شود،تغییرات در نگرشها و رفتار همچنین با شتاب به وجود می آید.همچنان که تغییرات بدنی آرام به پیش می رود،به همان نسبت نگرشها و رفتار نیزتغییر می یابند.تقریباً پنج نوع تغییرات ملازم و عمومی وجود دارد که در طی دوره ی نوجوانی واقع می شود:نخست آن که، حیات عاطفی (انفعالی)توسعه می یابد، شدت آن به سرعت و میزان تغییرات بدنی وروانی بستگی دارد که در این زمان واقع می گردد. زیرا این تغییرات،معمولاً در اوایل نوجوانی سریع تر اتفاق می افتد. توسعه ی حیات عاطفی معمولاً درآغاز نوجوانی بیشتر از انتهای نوجوانی مطرح می شود.دوم این که،سرعت تغییراتی که با رشد جنسی همراه است، نوجوانان را از خودشان و از استعدادها و علائقشان نامطمئن می سازد.آنها قویّاً احساس بی ثباتی می کنند،احساسی که اغلب با تعابیرمبهمی که آنها از سوی معلمان و والدین دریافت می کنند، تشدید می شود.جنبه ی سوم، تغییراتی است که در بدن،علایق ونقشهایی که در گروههای اجتماعی از آنان انتظار می رود ایفا نمایند، به وجود می آید و مسایل جدیدی را می آفریند.برای نوجوانان کم سن و سال، این تغییرات بسیارزیاد است و کمتر از آنچه که قبلاً تصور می کردند قابل حل به نظر می رسد.قبل از این که آنها مسایلشان را حل کرده و به رضایت برسند،با خودشان و مسایلشان درگیر خواهند بود.چهارم، همچنان که الگوهای علایق و رفتارتغییرمی یابد، ارزشها نیز متغیر خواهند بود.آنچه که درزمان کودکی برایشان مهم بود، اکنون که در آستانه ی بزرگسالی قرار دارند، کمتر اهمیت پیدا می کند؛ به عنوان مثال، برای بیشترین نوجوانان، مسئله دوستانی که از همسالان هم تیپ و جذاب باشند، مهمتر از تعداد زیادی دوست می باشد که سنخیت روحی با او نداشته باشند. آنها اکنون به مسئله کیفیت، بیشتر از کمیت، اهمیت می دهند.پنجم این که، بیشترین نوجوانان در مورد تغییرات، حالتی دمدمی دارند. زمانی که آنها درخواست و تقاضای استقلال دارند، اغلب از مسئولیتهایی که همراه با استقلال و ارزیابی توانایی آنهاست، هراس دارند.

4-نوجوانی، یک سن مسئله آفرین است.

گرچه هرسنی مسایل خاص خودش را دارد، با این حال، مسایل نوجوانان اغلب برای پسران و دختران به گونه ای است که آنها به سختی از عهده ی حلشان بر می آیند.دو دلیل برای این مسئله وجود دارد:اول این که، درسرتاسر دوره ی کودکی، مسایل آنها بالاخره توسط والدین و معلمان حل می شود، درحالی که بسیاری از نوجوانان به دلیل بی تجربگی، به تنهایی از عهده ی حل مسایلشان برنمی آیند.دوم این که نوجوانان دوست دارند احساس کنند که افرادی مستقل و آزاد هستند.آنها درخواست ارائه راهی را دارند که خودشان بتوانند از عهده ی حل مسایل برآیند و کوششهایی را که از جانب والدین و معلمان برای کمک به آنها ارائه می شود، نمی پذیرند.
به دلیل ناتوانی نوجوانان درغلبه برمسایلشان به تنهایی، به همان اندازه که آنها اعتقاد دارند از توانایی برخوردارند، بسیاری از آنها حل مسایل و مشکلات را مافوق انتظارات خود می یابند.همچنان که «آنافروید»(3)شرح داده است:بسیاری از شکستهایی که اغلب با نتایج غم انگیزی در این رابطه همراه است، آنچنان که تصور می شود به دلیل بی استعدادی فرد نیست.بلکه صرفاً مبتنی بر این حقیقت است که این گونه درخواستهایی که از او در لحظه هایی از زندگی اش وجود دارد، انرژیهای او را به کار می گیرد؛ انرژیهایی که در تلاش برای حل اکثر مسایلی که به وجود می آیند، کافی به نظر نمی رسد.

5-نوجوانی، زمان جستجوگری هویت است.

در سراسر سن گروه گرایی اواخر کودکی، انطباق با معیارهای گروه به مراتب بسیار مهمتر از فردگرایی است.همچنان که قبلاً اشاره شد، کودکان ارشد در لباس، گفتار و رفتار علاقمندند که تقریباً و درحد امکان شبیه افراد گروه باشند.هرگونه انحراف ازمعیار گروه به تهدید علیه تعلق به گروه شباهت دارد.درسالهای اولیه ی نوجوانی،تطابق با گروه هنوز برای دختران و پسران حائز اهمیت است.به تدریج آنها درصدد جستجوی هویت برمی آیند و تمایل چندانی به این که شبیه همسالان خود درگروه باشند، ندارند.به هرحال موقعیت مبهم نوجوان درفرهنگ امروز (4)ما یک مسئله ی غامض را به وجود می آورد و موجب می شود که دراین زمینه بیشترین همکاری را با نوجوان داشته باشیم.مسئله «بحران هویت»با مشکل «هویت خود»همچنان که «اریکسون»(5)شرح داده است بدین قرار می باشد:
هویتی را که نوجوان در صدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود، این است که «او کیست»؟ نقشی را که باید درجامعه ایفا نماید، چیست؟ آیا او یک کودک است یا بزرگسال؟ آیا او توانایی آن را دارد که روزی به عنوان یک همسر یا یک پدر باشد؟ آیا او علی رغم نژاد، مذهب یا زمینه های ملی که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می دهد، احساس اعتماد به نفس دارد؟

«اریکسون»درسطور بعدی توضیح می دهد که چگونه این جستجوی هویت بر رفتارهای نوجوان اثر می گذارد:

در جستجوی آنها برای احساس جدید که از استمرار و یکنواختی دارند، نوجوانان باید مبارزه ای را از نو آغاز کنند.اگرچه آنها ناچارباشند که کارهایی را تصنعی انجام دهند و در نظر مردم افرادی خوش نیت تلقی شوند و نقش حریف را در مبارزه اجرا کنند وآنها به هرحال آماده هستند تا آرمانها و معبودهای ثابت را به مانند نگاهبان هویت نهایی برای خود بنا کنند.اکنون یکپارچگی شکل می گیرد و در هیأتی از هویت خود که بیشتر از شخصیت سازی دوران کودکی است، تجلی می یابد.
یکی از راههایی که نوجوانان تلاش می کنند تا خود را به مانند افراد بزرگسال نشان دهند این است که از موقعیتهایی نمادین (سمبلیک)نظیرماشینها، لباسها و سایر وضعیتهای قابل مشاهده بهره گیرند.آنها امیدوارند در این راه، افرادی قابل توجه و جذاب به نظر برسند.اهمیت موقعیتهای نمادین در نوجوانی،درمباحث بعدی، توضیح داده خواهد شد.



نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/5/15:: 12:0 صبح     |     () نظر

«(8) اللهم صل على محمد و آله، وقفنا فیه على مواقیت الصلوات الخمس بحدودها التى حددت و فروضها التى فرضت،و وظائفها التى وظفت، و اوقاتها التى وقتت (9) و انزلنا فیها منزلة المصیبین لمنازلها الحافظین لارکانها المؤدین لها فى اوقاتها على ما سنه عبدک و رسولک صلواتک علیه و آله فى رکوعها و سجودها و جمیع فواضلها على اتم الطهور و اسبغه و ابین الخشوع و ابلغه.

بار خدایا توفیق نمازگزاردن کامل به ما مرحمت فرما

بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست،و ما را در آن بر اوقات نمازهاى پنجگانه با حدود و احکامش، که مقرر نموده‏اى و واجباتش که واجب کرده‏اى و شروط و اوقاتش که شرط و تعیین گردانیده‏اى آگاه فرما. و ما را در نماز همچون کسانى قرار ده که مراتب شایسته آن را دریافته و ارکان و جوانب آن را نگهدارندگانند. آن را در اوقات خود به همان طریقى که بنده و فرستاده تو که درودهایت‏بر او و بر آل او باد، در رکوع و سجود و همه فضیلتها و درجات رفیعه‏اش قرار داده، با کاملترین طهارت و پاکى، و رساترین خشوع و فروتنى به جا آورنده‏اند.

«(10) و وفقنا فیه لان نصل ارحامنا بالبر و الصلة،و ان نتعاهد جیراننا بالافضال و العطیة، و ان نخلص اموالنا من التبعات و ان نطهرها باخراج الزکوات و ان نراجع من هاجرنا، و ان ننصف من ظلمنا و ان نسالم من عادانا حاشا من عودى فیک و لک فانه العدو الذى لا نوالیه و الحزب الذى لا نصافیه‏».

خدایا در این ماه احسان بارحام و جیران و تزکیه اموال توفیقمان ده

و ما را در آن ماه توفیق ده که با نیکى فراوان و بخشش، به خویشان خود نیکى کنیم و با احسان و عطا از همسایگان جویا شویم، و دارائیهامان را از مظالم و آنچه از راه ظلم و ستم به دست آمده خالص و آراسته نمائیم، و آنها را با بیرون کردن زکاتها پاک کنیم (که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: «ملعون کل مال لا یزکى‏» از خیر و نیکى دور است هر مال و دارئى که زکوة آن داده نشود) و به کسى که از ما دورى گزیده باز گردیم (به او بپیوندیم) و به کسى که به ما ظلم و ستم نموده از روى (آنچه که مقتضى) انصاف و عدل(است) رفتار کنیم و با کسى که به ما دشمنى نموده آشتى نمائیم، جز کسى که در راه تو و براى تو با او دشمنى شده باشد، زیرا او دشمنى است که او را دوست نمى‏گیریم، و حزب و گروهى است که با او از روى دل دوستى نمى‏کنیم.

«(11) و ان نتقرب الیک فیه من الاعمال الزاکیة بما تطهرنا به من الذنوب، و تعصمنا فیه مما نستانف من العیوب حتى لا یورد علیک احد من ملائکتک الا دون ما نورد من ابواب الطاعة لک و انواع القربة الیک (12) اللهم انى اسئلک بحق هذا الشهر، و بحق من تعبد لک فیه من ابتدائه الى وقت فنائه، من ملک قربته او نبى ارسلته او عبد صالح اختصصته ان تصلى على محمد و آله، و اهلنا فیه لما وعدت اولیائک من کرامتک و اوجب لنا فیه ما اوجبت لاهل المبالغة فى طاعتک و اجلعلنا فى نظم من استحق الرفیع الاعلى برحمتک.

و ما را توفیق ده که در آن به سوى تو تقرب جسته نزدیک شوم، به وسیله کردارهاى پاکیزه و آراسته که ما را به آن از گناهان پاک کنى (بیامرزى) و در آن ما را حفظ کرده و نگاهدارى از اینکه بخواهیم عیوب و زشتیها (کردارهاى ناشایسته) را از سر گیریم، تا هیچ یک از فرشتگانت (که نویسندگان اعمال هستند گناهان ما را) بر تو پیشنهاد ننمایند، جز آنکه کمتر باشد از اقسام طاعت و بندگى براى تو، و انواع تقرب به سوى تو که ما به جا آوردیم.

خدایا در این ماه توفیق تقرب به پیشگاهت‏بما مرحمت فرما

بارخدایا از تو درخواست مى‏نمایم به حق این ماه و به حق کسى که در آن از آغاز تا انجامش در عبادت و بندگى براى تو کوشیده، از فرشته‏اى که او را مقرب ساخته‏اى، یا پیغمبرى که فرستاده‏اى، یا بنده شایسته‏اى که برگزیده‏اى، که بر محمد و آل او درود فرستى و ما را در آن براى کرامت و ارجمندى که به دوستانت وعده داده‏اى سزاوار گردان، و آنچه که براى کوشش کنندگان در طاعت و فرمانبریت واجب و لازم کرده‏اى براى ما لازم نما،و به رحمت و مهربانیت ما را در صف کسانى (انبیاء و اوصیاء علیهم السلام) که سزاوار بالاترین مرتبه (بهشت) هستند قرار ده.

«(13) اللهم صل على محمد و آله، و جنبنا الالحاد فى توحیدک، و التقصیر فى تمجیدک، و الشک فى دینک، و العمى عن سبیلک، و الاغفال لحرمتک، و الانخداع لعدوک الشیطان الرجیم (14) اللهم صل على محمد و آله، و اذا کان لک فى کل لیلة من لیالى شهرنا هذا رقاب یعتقها عفوک او یهبها صفحک فاجعل رقابنا من تلک الرقاب، واجعلنا لشهرنا من خیر اهل و اصحاب (15) اللهم صل على محمد و آله،و امحق ذنوبنا مع امحاق هلاله، و اسلخ عنا تبعاتنا مع انسلاخ ایامه حتى ینقضى عنا و قد صفیتنا فیه من الخطیئات، و اخلصتنا فیه من السیئات‏».

خدایا در این ماه از سهل‏انگارى‏ها و فریب شیطان حفظمان فرما

بار خدایا، بر محمد و آل او درود فرست، وما را در توحید و یگانگیت از عدول و بازگشتن (شرک آوردن آشکار و نهان) و در بزرگ داشتنت از تقصیر و کوتاهى و در دینت (اسلام) از شک و دو دلى و از راهت (به دست آوردن رضا و خوشنودیت) از کورى (گمراهى) و براى حرمتت (آنچه قیام به آن واجب است) از سهل انگارى،و از دشمنت (شیطان رانده شده) فریب خوردن، دور گردان. بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و هرگاه در هر شب از شبهاى این ماه براى تو بندگانى باشد که عفو و بخشیدنت آنها را آزاد مى‏نماید، یا گذشتت ایشان را مى‏بخشد پس ما بندگان را از آن بندگان قرار بده، و ما را براى این ماه، از بهترین اهل و یاران (برگزیدگان) قرار ده. بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و با کاسته شدن ماه آن گناهان ما را بکاه، و با بپایان رسیدن روزهایش بدیها و گرفتاریهاى ما را از ما بکن تا اینکه این ماه از ما بگذرد در حالى که ما را از خطاها پاکیزه گردانیده و از بدیها خالص و آراسته ساخته باشى.

«(16) اللهم صل على محمد و آله،و ان ملنا فیه فعدلنا و ان زغنا فیه فقومنا،و ان اشتمل علینا عدوک الشیطان فاستنقذنا منه (17) اللهم اشحنه بعبادتنا ایاک، و زین اوقاته بطاعتنا لک، و اعنا فى نهاره على صیامه، و فى لیله على الصلة و التضرع الیک، و الخشوع لک، و الذلة بین یدیک حتى لا یشهد نهاره علینا بغفلة، و لا لیله بتفریط (18) اللهم و اجعلنا فى سائر الشهور و الایام کذلک ما عمرتنا و اجعلنا من عبادک الصالحین الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون، و الذین یؤتون ما اتوا و قلوبهم و جلة، انهم الى ربهم راجعون، و من الذین یسارعون فى الخیرات و هم لها سابقون‏».

خدایا ماه رمضان را براى ما ماه عبادت و طاعت قرار بده

بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست. و اگر در آن از حق برگردیم ما را (بر آن) بازگردان و اگر در آن عدول نموده براه کج رفتیم ما را به راه راست آور، و اگر دشمن تو شیطان ما را احاطه کرده فرا گیرد از او رهائیمان ده. بار خدایا ماه رمضان را از عبادت، و پرستش ما مملو و پر گردان، و اوقات آن را به طاعت و فرمانبرى ما براى تو آراسته نما و ما را در روزش بروزه داشتن و در شبش به نماز و زارى بسوى (درگاه) تو و فروتنى و خوارى در برابر تو، یارى فرما تا روزش بر ما به غفلت و بیخبرى و شبش به تقصیر و کوتاهى (در عمل) گواهى ندهد. بار خدایا ما را در باقى ماهها و روزها تا زمانى که زنده‏مان مى‏دارى همچنین (بطورى که براى ماه رمضان درخواست‏شد) قرار ده، و ما را از بندگان شایسته‏ات بگردان که (الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون، (سوره 23، آیه 11) آنان بهشت را به میراث مى‏برند در حالى که در آن جاوید هستند گفته‏اند: بهشت مسکن و جایگاه پدر ما حضرت آدم على نبینا و آله و علیه السلام بوده پس هرگاه به فرزندان او داده شود مانند آن است که از او به آنها ارث رسیده) و از آنانى قرار بده که آنچه (صدقات) را مى‏دهند در حالى که دلهاشان از (اندیشه) بازگشت‏به سوى پروردگارشان ترسان است و از آنان که در نیکیها مى‏شتابند، و ایشان براى آن نیکیها بر دیگران پیشى گیرنده‏اند.

«(19) اللهم صل على محمد و آله فى کل وقت و کل اوان و على کل حال عددما صلیت على من صلیت علیه، و اضعاف ذلک کله بالاضعاف التى لا یحصیها غیرک انک فعال لما ترید».

خدایا درود بیکران و بى حد خود را بر محمد و آل او فرست

بار خدایا درود فرست‏بر محمد و آل او، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال به شماره درودى که فرستاده‏اى بر هر که درود فرستاده‏اى، و چندان برابر همه آنها به چندان برابرى که جز تو آنها را نتواند شمرد، زیرا تو هر چه را بخواهى بجا آورنده‏اى انجام کار، تو را ناتوان نمى‏گرداند و مانعى آن را باز نمى‏دارد. (2)

پى‏نوشت:

1- من لا یحضره الفقیه، ص 100.

2-صحیفه سجادیه، ص 282، فیض الاسلام‏روزه، درمان بیماریهاى روح و جسم صفحه 6.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/5/11:: 12:0 صبح     |     () نظر

ویژگیهای دوران نوجوانی

 

نویسنده:محمد امین جلیلوند

تعریف نوجوانی :

نوجوانی اغلب به عنوان دوره ای بین بچگی و بزرگسالی تعریف می شود. گرچه، بعضی از مؤلفین، نوجوانی را مساوی بلوغ جنسی و دوره ی تغییرات فیزیکی که اوج آن در تکامل و رسیدگی در تولید مثل است، می دانند، ولی اغلب، نوجوانی با مفاهیم روانی و اجتماعی تعریف می شود؛ مثلاً شروع آن، با بلوغ جنسی و خاتمه ی مبهم و نامشخص آن، با بزرگسالی است.این واژه، برچسب مناسبی جهت دوره ای از زندگی فرد (تقریباً بین سنین 12-20سالگی)می باشد و چنین استعمالی، هیچ گونه قید و تعریفی درباره ی خصوصیات رشد نوجوانها یا علل اختصاصی نوجوانی ندارد.

هر دوره ای از زندگی را می توان بر مبنای پاره ای از مسایل رشدی، نظیر: مسائل بیولوژیکی ـ روانی و اجتماعی دسته بندی کرد.ازجمله ی آنها که به طور مشخص، ولی نه الزاماً، درطی دهه ی دوم زندگی، اتفاق می افتد ارتباطات با جنس مخالف، آگاهیهای شغلی، رشد ارزشها و خودمحوریهای مسئولانه و بازشدن گره هایی عاطفی با والدین است.(1)

ویژگیهای نوجوانی

به عنوان یک واقعیت،دوره ی نوجوانی را باید یک مرحله ی بسیار مهم از زندگی تلقی کرد.دوره ای که با ویژگیهایش از سایر دوران زندگی متمایز می شود.این خصوصیات عبارتند از:

1-نوجوانی، یک دوره ی مهم به شمار می رود.

گرچه همه ی دوران عمر مهم است ولی برخی از آنها مهمتر از سایرین می باشد.زیرا این دوره دارای تأثیرات ناگهانی بر رفتار و دیدگاه فرد می باشد.با درنظر گرفتن این که سایر دوره های زندگی، به دلیل تأثیرات درازمدت آن، پرمعنی وقابل توجه هستند، لیکن دوره ی نوجوانی، یکی از دوره هایی است که از هر دو جنبه ی تأثیرات ناگهانی و درازمدت برخوردار و قابل توجه است.برخی از ادوار زندگی به دلیل تأثیرات فیزیکی و بدنی با اهمیت و برخی دیگر از لحاظ تأثیرات روانی قابل اعتنا هستند، لیکن نوجوانی از هر دو جهت مهم می باشد.در بحث و بررسی تأثیرات بدنی نوجوانی «تانر»(2)گفته است:برای اکثریت اشخاص جوان، سالهای 12تا16 پرحادثه ترین سالهای زندگی آنها می باشد، تا آنجا که رشد و تحول آنها با نگرانی آمیخته است.مسلماً در طول زندگی جنینی و اولین یا دومین سال پس از تولد، رشد باز هم سریعتر واقع می شود یک محیط هم حسی (سمپاتیک)جدی تر به وجود می آید.اما نوجوان خودش جذاب و دلربا نیست یا آن گونه نیست که بیننده ای را که شاهد تحولات و یا عدم تحولات نوجوان می باشد، متوحش کند. توأم بودن این تحولات فیزیکی مهم و سریع بخصوص در طول اولین مرحله ی نوجوانی با تحولات پرشتاب ذهنی از خصایص این دوره می باشد.این تحولات نیاز به سازگاری روانی را افزایش می دهد و برای ایجاد دیدگاهها، ارزشها و علایق نوین، ضروری به نظر می رسد.

2-نوجوانی، یک دوره ی انتقال (برزخی)است.

انتقال به معنی یک وقفه یاتغییر از آنچه که قبلاً انجام شده نمی باشد، بلکه بیشتر عبور از مرحله ای از رشد به مرحله ی دیگر می باشد.این به آن معنا است که آنچه قبلاً واقع شده، نشانه ی خود را روی آنچه که در زمان حال و آینده اتفاق می افتد.باقی می گذارد.کودکان در زمانی که از خردسالی به بزرگسالی می رسند، باید جنبه های کودکانه را کنار بگذارند و آنها باید همچنین الگوهای جدید رفتاری و نگرشی را بیاموزند تا جانشین آن چیزهایی شود که ترک کرده اند.
به هرحال، این مهم است که درک کنیم آنچه قبلاً واقع شده است، نشانه های خود را باقی گذاشته است و برالگوهای نوینی از رفتارها و نگرشهای فرد اثر می گذارد.همچنان که «استریس»شرح داده است:ساختمان بدنی نوجوان، پایه هایی در کودکی دارد وبسیاری از خصوصیاتی که معمولاً به عنوان معرف ظهور نوجوانی در نظر گرفته می شدند، قبلاً در طول اواخر کودکی حضور داشته اند.تغییرات بدنی که درسالهای اولیه نوجوانی اتفاق می افتد، بر رفتار موزون شخص اثر می گذارد و به ارزیابی مجدد ارزشها و سازگاری اجتماعی آنها منتهی می شود.در طی هر مرحله ی انتقالی، وضع و جایگاه فرد مبهم است و نوعی گم گشتگی درباره ی نقشهایی وجود دارد که فرد انتظار دارد آنها را ایفا کند.نوجوان در این زمان نه کودک و نه بزرگسال است؛ اگر نوجوانان مانند کودکان رفتار کنند، به آنها گفته می شود که به مانند سن خودشان عمل کنند.اگرآنها سعی کنند نظیر بزرگسالان عمل کنند، اغلب متهم می شوند که برای شلوارهای کوتاه خود، خیلی بزرگ شده اند و برای این تلاشی که انجام می دهند تا مثل بزرگترها عمل کنند، مورد سرزنش واقع می شوند.ازطرف دیگر، آزمودن شیوه های مختلف زندگی به آنها یاد می دهد تا آنها تصمیم بگیرند که چه الگوهای رفتاری، ارزشی و نگرشی بهتر می توانند نیازهای آنان را تأمین نمایند.



نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/5/4:: 4:16 عصر     |     () نظر
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >