بنام خالق زیبایی ها
پیامبراکرم(ص)می فرمایند:ازدواج کنید با همسان خود.
این روزها پسران ودختران جوان زیادی باهزاران آمال وآرزو،سختی ومشقت درسدد ازدواج وتشکیل نظام مقدس ومحترم خانه وخانواده می باشند مطالب وموضع های زیر بحثی پیرامون بهداشت روان جهت پیشگیری از اختلاف ها ومسائل ومشکلات بین فردی در تشکیلات جدید که همانا جمع شدن دونفر با همه تفاوتها آشکار ونهان می باشند است.
مشکلات اعضای خانواده ، مشکلات قبل و بعد از ازدواج ، مشکلات اقتصادی ، ناامنی و ....
"چه کسی دراندیشه پیشگیری از طلاق است"
گذرونظری برآمارطلاق هائیکه به فاصله بسیارکمی ازازدواج رخ می دهدبیانگر کدام موضوع یاموضوعات است ؟مگربارها به زوجین اخطاروهشدار نمی دهند که ازدواج وانتخاب همسر کاری کم اهمیت نیست همچون خرید کفش که به آسانی بتوان ازخرید آن پشیمان شد‘ معمولا یکی ازعوامل شیفتگی ودلدادگی به نحوی که اساسا بعد گذشت یک سال از ازدواج این ویژگی حالت عادی می یابد وعوامل دیگری رقم زننده دوام واستحکام خانواده است که احیانا درپاره ای اوقات موردعنایت قرارنمی گیرد، ومگرنه اینکه در مذمت طلاق مطالب وبیانات زیادی مطرح است، پس چراباز طلاق گریبان عده ای را می گیرد؟بنیان ازدواجی که با وزش نسیمی بهم می پیچد نشان از چیست؟
آیا از اساس وپایه اشتباه بنا نشده؟ وعوامل موثر بر ازدواج سطحی نبوده است؟یا واضحتر قدمهای اولیه غلط برداشته نشده است؟ویا ازدواجی مدرن نبوده است(اینترنتی و...)؟ هم سطحی یا کفوییت رعایت شده است؟
ودیگر اینکه انتظارات ازهمدیگر وخانوادها برمبنای واقعیت استوار گرددیده ویا رویا پردازانه وبا آرزوی اصلاح بعد ازازدواج بوده است؟(یا بر اساس بعدا اصلاح می شود )
هرکدام ازاین موارد ومواردی ازاین دست می توانند رقم زننده انفکاک وجدائی زودهنگام باشندویا.....
بدین ترتیب به ذکر برخی آمارها جهت روشنتر شدن مطلب می پردازیم آماری که سال به سال درحال افزایش است،بنحویکه در سال 65برابرهر 340هزارو342ازدواج ،35211طلاق درکشور ثبت شده است.این آمار10 سال بعد یعنی سال75 -479263ازدواج37817طلاق ودر سال 81این روندبا رشدبیشتری مواجه بوده است.درسال 85 این روند با رشد ببیشتری ادامه می یابد به طوری که از22%کاهش ازدواج ولی طلاق 12%رشدمی یابد.بنحویکه 788023مورد ازدواج 94040طلاق ثبت شده است.40%درصد طلاق ها بین سنین 19-26سال و80%آن تا 45سالگی رخ می دهد.همچنین یک مورد بنابرآمارهای رسمی حکایت ازثبت
7طلاق روزانه درهمدان 2419موردطلاق درسال85 شده است که 42موردزیر14سال ومابقی بین 24تا29سال بوده اند،ازدید روانشناسی وجامعه شناختی ،طلاق پدیده ای است اجتماعی که با عوامل زیادی در ارتیاط است یعنی چند وجهی یا چند متغیری است،ازآن جمله علل فرهنگی،اجتماعی ،اقتصادی،روانشناختی،تفاوتهای تربیتی،مذهبی،سیاسی وزیستی قابل اشاره می باشدبطور معمول افزایش طلاق باافزایش ازدواج رابطه نسبتا مثبتی دارداما باکدام نسبت وسمت وسو؟کدام زوج جوان یا خانوادهای آنها کوچکترین احتمال دربروزطلاق رادر جریان ازدواج درذهن خود دارند ویاحتی تصور می کنند؛پس چه می شودکه گاهی قبل از پایان سال اول دربرخی موارد شاهد بروز رعدوبرقهای خانمان سوز میان طرفین هستیم؟وآیاتمام آنانی که زندگی می نمایند کاملا درصلح وصفا می باشند؟احیانا شما هم موافقید که خیر ،(برخی یک عمر درطلاق پنهان سیرمی کنند چرا که بالباس سفید رفته وبایدبسازند وبسوزند تا باکفن بیرون بیاید ویا سالها رنج ومشقت راباخود داشته باشد تا بچها بزرگ شوند خیلی ها می گویند بخاطر بچه ها که باز هرازگاهی دردادگاهای خانواده شاهد جدائی افراد مسن نیز می باشیم
کلمات کلیدی:
از جمله هدف های روانشناسی را می توان تامین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به طور کلی هماهنگ کردن انسان ها با محیط زندگی دانست (1) .
طبیعی است که انگیزه های فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تاثیر دارند و می توان این انگیزه ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود:
1- انگیزه های فیزیولوژیک;
2- انگیزه های روانی انگیزه های فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافت های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به هم خوردن تعادل آن به وجود می آیند، مربوط می شود.
این انگیزه ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده می سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت های بدن به وجود می آورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در می آورد.
انگیزه های روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تاثیر به سزائی دارند.
در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرا هست، روی انجام این انگیزه ها به نحو کامل و صحیح برای تامین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تاکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمت های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می کند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شده اند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می کند:
«...ربنا الذی اعطی کل شئ خلقه ثم هدی » «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت
وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است » (2) .
و در سوره «اعلی » آیه 1- 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین می فرماید:
«سبح اسم ربک الاعلی الذی خلق فسوی والذی قدر فهدی » «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود» .
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم می سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسان ها وجود دارد. این، همان نظریه ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:
«والارض مددناها و القینا فیها رواسی و انبتنا فیها من کل شئ موزون » «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم » .
و در آیه دیگری (در سوره فرقان، آیه 2) می فرماید:
«و خلق کل شئ فقدره تقدیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد» .
و در آیه دیگر (3) می فرماید:
«و کل شئ عنده بمقدار» «... هر چیزی نزد او به اندازه است » .
پس انحاء تقدیر و توازن در خلقت الهی یک اصل مهم اساسی است که براساس آن موجودات را مطابق با مصالح و نیازهای آنها آفریده، و برای هر شی ای آنچه را که لازمه ادامه زندگی و حیات اوست، اعطاء کرده است:
«انا کل شئ خلقناه بقدر» «ما همه چیز را در اندازه های مشخص و معینی آفریدیم » .
پس ایجاد توازن روحی و جسمی یک هدفی است که در علوم مربوط به انسان و حیوان از جمله روانشناسی از دیدگاه قرآن، مساله ای است مهم و قابل طرح. و انگیزه ها و عوامل فراوانی در تامین این هدف و انجام آن به نحو نیکو وجود دارد از قبیل عوامل حفظ ذات، در سوره های طه، 17- 120- سوره نمل آیات 17، 18، 80 و 81- سوره توبه آیه 120- سوره بقره، آیه 155- سوره نحل آیه 112- سوره قریش آیه 3 و 4 و غیر اینها از آیات فراوان در قرآن که به توضیح انگیزه ها و انجام بهینه هدف ایجاد توازن در جسم و روح می پردازند از جمله آنها بیان انگیزه بقاء نوع و انگیزه جنسی و غیر اینها (سوره حجرات، 13- نساء، 1- نحل، 72 و...) .
کلمات کلیدی:
از جمله هدف های روانشناسی را می توان تامین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به طور کلی هماهنگ کردن انسان ها با محیط زندگی دانست (1) .
طبیعی است که انگیزه های فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تاثیر دارند و می توان این انگیزه ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود:
1- انگیزه های فیزیولوژیک;
2- انگیزه های روانی انگیزه های فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافت های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به هم خوردن تعادل آن به وجود می آیند، مربوط می شود.
این انگیزه ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده می سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت های بدن به وجود می آورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در می آورد.
انگیزه های روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تاثیر به سزائی دارند.
در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرا هست، روی انجام این انگیزه ها به نحو کامل و صحیح برای تامین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تاکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمت های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می کند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شده اند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می کند:
«...ربنا الذی اعطی کل شئ خلقه ثم هدی » «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت
وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است » (2) .
و در سوره «اعلی » آیه 1- 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین می فرماید:
«سبح اسم ربک الاعلی الذی خلق فسوی والذی قدر فهدی » «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود» .
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم می سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسان ها وجود دارد. این، همان نظریه ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:
«والارض مددناها و القینا فیها رواسی و انبتنا فیها من کل شئ موزون » «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم » .
و در آیه دیگری (در سوره فرقان، آیه 2) می فرماید:
«و خلق کل شئ فقدره تقدیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد» .
و در آیه دیگر (3) می فرماید:
«و کل شئ عنده بمقدار» «... هر چیزی نزد او به اندازه است » .
کلمات کلیدی:
عوامل و انگیزه های روانی در قرآن
نظیر انگیزه ها و عوامل فیزیولوژیکی عوامل و انگیزه های روانی و فطری هستند که نیازهای فطری و معنوی و اساسی در سرشت روان انسانها را برآورده می سازند از قبیل عدالت خواهی، نیکی، زیبائی و احساس نظم و ایجاد هم بستگی و سایر تمایلات روحی و فطری انسان.
در قرآن مجید و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دستورات کافی و وافی در این مورد وارد شده و توضیح داده شده است و دانشمندان غربی نیز کم و بیش به این حقایق اعتراف دارند از جمله «ابراهام مارنو» یکی از دانشمندان غرب عقیده دارد که نیازهای معنوی انسان نوعی نیازهای فطری هستند که تکامل رشد و بالندگی شخصیت فرد به برآوردن آنها بستگی دارد (4) .
حالتهای انفعالی در قرآن
از جمله اهداف روانشناسی اسلامی بیان و توضیح یک سلسله از حالتهای انفعالی در انسان و نیز در حیوانات می باشد و این حالت ها و عواطف در حفظ بقای نسل انسان و حیوان به آنها کمک شایانی می نمایند مثلا حالت ترس که یک حالت انفعالی است، انسانها را از خطرهائی که تهدید می کند، دور می سازد و همچنین سایر حالات انفعالی از قبیل خشم و ... انسانها را به دفاع از خود و مبارزه برای بقاء نوع و حالت انفعالی مثلا محبت; اساس پیوند دو جنس نر و ماده در انسان و حیوان بوده و برای جذب هرکدام به دیگری به منظور بقای نوع لازم و ضروری است و بحث از رابطه نزدیک این حالتها و انفعالها در انسان و حیوان از جمله مسائلی است قابل بحث و بررسی در روانشناسی و یکی از مسائل اساسی آن علم به شمار می رود.
در قرآن کریم نیز توصیف و توضیح دقیقی درباره بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس، خشم، محبت، شادی، نفرت، غیرت، حسد، ندامت، شرم و خواری و سایر حالتهای مهم و اساسی نفس انسان ذکر گردیده است.
از جمله این انفعالها «حالت ترس » است که در قرآن در آیات متعددی ترس برای حفظ انسان از عذاب الهی و
اجتناب از گناهان و تمسک به پرهیزگاری و عبادت و کار و غیر اینها مطرح گردیده است و سوره های مختلف قرآن (5) مسائل گوناگون مربوط به ترس و انواع آن را مورد بحث و تحقیق و بررسی قرار داده است مراجعه کنید.
نظیر ترس سایر صفات انفعالی انسانها از قبیل «خشم » (6) و «محبت (7) و حب ذات » (8) و «نوع دوستی » (9) و محبت پدری و مادری (10) و محبت خداوند (11) و پیامبر (12) و شادی (13) و حسد (14) و اندوه (15) و ندامت و پشیمانی (16) و غیر اینها از انواع و موارد انفعالها را ذکر و توضیح داده است و حتی در قرآن نمونه های عملی قابل تنبه در آیات متعدد ذکر گردیده است مراجعه کنید (17) .
بدیهی است که همراه این انفعالها تغییرات فیزیولوژی زیادی در بدن انسانها و در شکل ظاهری بدن و خطوط چهره از قبیل ضربان قلب، انقباض موی رگهای خونی در امعاء و احشاء و گسترده شدن این موی رگها در سطح بدن پدید می آیند.
و در قرآن مجید نیز از اضطراب و تپش شدید قلب در حالت انفعالی ترس نام می برد به سوره احزاب آیه 10 و 11 مراجعه کنید، این دو آیه حالت ترسی را که در جریان جنگ خندق (احزاب) بر مسلمانان چیره شده بود وصف می کند و نظیر این آیه در سایر سوره های قرآن مجید از قبیل سوره غافر، 18 و سوره حج، 72- سوره زخرف، 17- سوره زمر، 60- قیامت، 24 و 25- عبس، 40 و 42 و 38 و 39- مطففین، 22 و 24- غاشیه، 8 و 10- انبیاء، 97- سجده، 12- شوری، 45- زمر، 23- قلم، 43 درباره آثار و نتایج ترس مطالبی بیان شده است.
روشن و واضح است این انفعالها گرچه وظائف مهمی در زندگی انسان به عهده دارند و انسانها را در حفظ بقای ذات یاری می کنند، با این حال زیاده روی در آنها برای سلامت جسم و روان زیان آورند مثلا ترس برای انسان در عین حال که مفید است و انسانها را از خطرات بزرگ زندگی که انسانها را تهدید می کند، یاری می دهند، و لیکن ترس زیاد زندگی انسانها را مختل می سازد و از انجام وظائف لازم جلوگیری می کند و شخصیت انسانها را دچار تزلزل می نماید و لذا در تحقیقات جدید در طب «روان تنی » (سیکوماتی) این حقیقت روشن شده است که اضطراب در جنبه های انفعالی انسان یکی از عوامل رشد بسیاری از عوارض بیماریهای جسمی است و آمارهای زیادی موجود نشان می دهند که درصد زیادی از بیمارانی که اغلب به مطب پزشکان مراجعه می کنند، اساسا از اضطراب های ناشی از مشکلات روانی شکایت دارند، این بیماران در حقیقت نیازمند مداوای پزشکی نیستند، بلکه در واقع به معالجه روانی نیاز دارند (18) .
کلمات کلیدی:
علم آموزی، وظیفه ای همگانی
حضرت محمد(ص) می فرمایند: «آموختن علم بر هر مسلمانی واجب است». قبل از ظهور اسلام، بعضی از جوامع متمدن تحصیل علم را از حقوق و امتیازات طبقات خاص می دانستند و برای سایرین چنین حقی قایل نبودند؛ اما در اسلام نه تنها «آموختن دانش»، به عنوان یک حق از امتیازات کسی نیست، بلکه تحصیل آن بر همه افراد واجب است .
تحصیل علم شرطی سنی ندارد .
ممکن است تکلیف یا عملی از لحاظ زمان محدودیت داشته باشد و در هر زمانی نتوان به آن پرداخت مثلاً روزه واجب، وقت و زمان معین دارد و نیز نماز در وقت معینی باید گزارده شود. اما تحصیل علم به هیچ زمان و سن و سالی محدود نمی شود. در حدیث آمده است:
«در همه عمر، از گهواره تا لحظه مرگ، در جستجوی علم باشید».
دانش آموزان، مهم ترین سرمایه
دانش آموزان مهم ترین سرمایه های حال و آینده کشورند؛ زیرا دو ویژگی مهم «تحرک و شادابی» و «پاکی و معصومیت» را در خود جمع کرده اند همان طور که در دوران پیروزی انقلاب و نیز در دوران جنگ تحمیلی به واسطه این دو ویژگی، ثمرات زیادی از سوی دانش آموزان نصیب کشور شد، در مرحله سازندگی نیز بهره های فراوانی می توان از این سرمایه عظیم برد. اما مهم ترین سرمایه های آینده اند، زیرا عامل اصلی انتقال ارزش های ملی و مذهبی به نسل پس از خودند و از طرفی سرمایه های مورد نیاز آینده کشور در زمینه های مختلف فنی، تخصصی و آموزشی را فراهم می کنند.
توقعات غیرمنطقی
باید در توقعات و رفتار خود همیشه تعادل را حفظ کنیم. افراط در هر کاری بد است. روش های نادرست و رفتارهای غلط، چهره ارزش ها را زشت و منفور می کند. توقعات غیرمنطقی، تکرار مکررات، تأکیدهای خسته کننده، سرکوفت زدن و تحقیر کردن در مورد درس، عبادت، کار و مانند آن نتایج نامطلوبی را در پی خواهد داشت.
رفتار غیرمنطقی
برخی والدین درس فرزندان خود را بهانه ای برای ابراز ناراحتی ها و بی حوصلگی های خود قرار می دهند، و برای رفع سر و صدا و شیطنت فرزندان، آنها را به نشستن و درس خواندن مجبور می کنند و برای متقاعد کردن، محکوم کردن و ساکت کردن آنها پیوسته از درس خواندن آنان ایراد می گیرند. این رفتار غیرمنطقی که متأسفانه در روابط خانواده ها با دانش آموزان فراوان مشاهده می شود، درس را به ابزاری برای فشار و اعمال خشونت و برهم زدن تمایلات طبیعی فرزندان مبدل می سازد و موجب ایجاد نفرت نسبت به درس می شود.
دوست درس خوان
بسیاری از دانش آموزان در تنهایی، حال و حوصله درس خواندن ندارند؛ زود خسته می شوند یا گرفتار چرت و کسالت می شوند. اگر تو از این دسته افرادی، بهتر است دوست و همراه مناسبی برای خود دست و پا کنی تا با یکدیگر به مطالعه و مباحثه بپردازید. البته باید مراقب باشی که این کار به جای افزایش سرعت و پیشرفت کار، خدای نخواسته باعث سرگرمی و اتلاف بیشتر وقت تو نشود.
کلمات کلیدی: