در نظریات مربوط به حاکمیت، بین حاکمیت مردمی و حاکمیت ملی تفاوت وجود دارد. در حاکمیت مردم هر یک از افراد حق تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی خویش را دارد (دموکراسی مستقیم) در حالی که در حاکمیت ملی قدرت یکپارچه و متحد مجموعه افراد از طریق نمایندگی (دموکراسی غیرمستقیم) بر سرنوشت افراد فعلیت می یابد. در این خصوص اصل 56 قانون اساسی مقرر می دارد: «هم او (خداوند) انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است» که مبین حاکمیت مردم و دموکراسی مستقیم است و در قسمتی دیگر اعلام می نماید: «ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.» که نشان دهنده قبول حاکمیت ملی و دموکراسی غیرمستقیم است. در اصول مذکور حاکمیت ملی و مردمی به این ترتیب تضمین شده که «هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.»
به عبارت روشن تر، اولاً حاکمیت مردم موهبت الهی است که هیچ کس حق سلب آن را از آنان ندارد، فلذا سلب حاکمیت عمل غاصبانه ای است که همواره در مقابل آن باید ایستادگی نمود. ثانیاً هیچ کس حق انتقال حاکمیت مردم را به فرد یا گروه خاص ندارد؛ از این رو کلیه افرادی که مدیریت سیاسی جامعه را بر عهده دارند تنها از طریق انتخابات سالم و صحیح، مشروعیت اعمال قدرت از طرف مردم را خواهند داشت.
حق حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی و سیاسی خویش مشارکت عملی و همه جانبه آنان را ایجاب می کند؛ قانون اساسی جلوه های مختلفی از مشارکت حقوقی، سیاسی و اجتماعی مردم را پیش بینی نموده است:
از نظر حقوقی، حکومت جمهوری اسلامی با رأی ملت ایجاد شده است.
(اصل 1) در این نظام، اداره امور کشور به اتکای آرای عمومی است.
(اصل 6) همچنان که مردم در انتخاب رهبری (اصل 107 و 108)، ریاست جمهوری (اصل114)، نمایندگی مجلس شورای اسلامی (اصل62) و شوراهای محلی (اصل100) مشارکت مستقیمی و غیرمستقیم دارند. از نظر سیاسی، احزاب و جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی و اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. (اصل26) به این ترتیب حضور متشکل و خودجوش مردم در صحنه سیاسی، امکان نزدیکی آنان به اعمال حاکمیت از طریق رقابت های حزبی را فراهم می کند. از نظر اجتماعی، دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر وظیفه است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. (اصل8) در این مشارکت ارشادی، مردم قادر خواهند بود سهمی اساسی در نظارت بر اعمال دولت و سالم سازی جامعه بر عهده داشته باشند.
نقش مردم در تعیین سرنوشت خویش از طریق مشارکت همگانی در امور سیاسی اعمال می شود. در این امر مهم همه افراد مردم به صحنه سیاسی دعوت می شوند و مدعیان زمامداری از بین آنان داوطلب و انتخاب می شوند تا اریکه قدرت را به قصد خدمت به مردم در دست خود بگیرند. برآیند آزادی آرای مردم و رقابت های سیاسی داوطلبان پدیده ای است که آن را «اداره امور کشور به اتکای آرای عمومی» (اصل 6) می شناسند. این آزادی و رقابت باید سالم و مطلوب باشد؛ ولی میل به قدرت عاملی است که اکثراً رقابت ناسالم و مکارانه را به همراه خود آورده در آرای مردم اختلال و فساد ایجاد می نماید. به این خاطر است که برای احتراز از مفاسد احتمالی، امر نظارت بر آرای عمومی در تمام کشورهای مردم سالار مورد قبول قرار گرفته است. این نظارت باید به دست کسانی باشد که علاقه و منفعت خاصی نسبت به نتیجه انتخابات نداشته باشند تا بتوانند درستی و امانت لازم را در کار نظارت بی طرفانه به کار گیرند
از آنجا که نظارت شورای نگهبان میتواند مطمئنترین طریق کنترل و نظارت بر اجرای قوانین و رسیدن به نتایج واقعی انتخابات باشد، قانون گذار اساسی در اصل 99 قانون اساسی، نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همه¬پرسی را بر عهده وی قرار داده است. این نظارت استصوابی، عام و در تمام مراحل و امور مربوط به انتخابات جاری بوده و هدف نهایی آن حفظ و صیانت از آرای مردمی می باشد. به منظور اعمال نظارت دقیق در چهارچوب قانون انتخابات و آیین نامه اجرایی و نظارت مربوطه به نحوی برنامه ریزی شده تا کلیه ناظرین شعب اخذ رأی با فراگیری آموزش های لازم به بهترین وجه امور را هدایت و اجرا نمایند.
نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران، نهادی است که ریشه در آرای عمومی دارد و بر طبق ضوابط اساسی مدون، سهم قابل توجهی از حاکمیت در نظام سیاسی کشور را اعمال می نماید. قوه مقننه حق خدادادی مردم و مظهر اراده عام ملت است که در آن سرنوشت اجتماعی و سیاسی مردم رقم می خورد و برنامه زندگی آنان پس از برخورد اندیشه ها، کنکاش، مذاکره، تبادل افکار و در نهایت کسب اکثریت آراء به صورت مجموعه ای مدون در مجاری اجرا قرار می گیرد. قانون اساسی در بیان حاکمیت ملت اعمال قوه مقننه را به دو صورت مقرر داشته است: الف: اعمال غیرمستقیم قوه مقننه که از طریق مجلس شورای اسلامی است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل می شود و مصوبات آن پس از طی مراحل قانونی برای اجرا به قوه مجریه و قضاییه ابلاغ می شود. ب: اعمال مستقیم که همان همه پرسی است و در اصل 59 قانون اساسی به آن اشاره شده است. بی شک فلسفه وجودی مجلس شورای اسلامی در تصمیم گیری های اصولی در امور کشور، تحققو تبلور عینی مضمون آیه «و أمرهم شوری بینهم» است که قرآن آن را به عنوان تنها روش پسندیده به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم توصیه و بر آن تأکید فرموده است: «و شاورهم فی الأمر.» مجلس شورای اسلامی با داشتن حق قانون گذاری درباره عموم مسائل (در چارچوب موازین اسلامی و حدود قانون اساسی) و اختیارات وسیع دیگری که دارد عمده ترین رکن جمهوری اسلامی و بارزترین تجلی آرای عمومی است. اهمیت ویژه مجلس شورای اسلامی اقتضا کننده شرایط خاص در امر انتخابات و نظارت بر آن است. طبق اصل 62 قانون اساسی، شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و کیفیت انتخابات را قانون معین خواهد کرد. عدم تعیین این شرایط در قانون اساسی به دلیل آن است که برخی از شرایط انتخاب کننده و انتخاب شونده منوط به مقتضیات زمان و مناسبات عمومی جامعه است که با تحولات جاری کشور دچار تغییرات کلی می شود. از آن جا که مسئله نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی باید توسط نهاد مستقل و صاحب صلاحیتی انجام گیرد و چنین نهادی در نظام جمهوری اسلامی وجود خارجی داشت، این مسئولیت به طور مداوم بر عهده شورای نگهبان نهاده شده و در اصل نودونهم قانون اساسی بدان تصریح شد و آیین نامه اجرایی آن طی قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس شورای اسلامی به تصویب اکثریت اعضای شورای نگهبان رسید.
کلمات کلیدی:
صبح با صدای الله اکبر بیدار شدن و روز با نماز فجر آغاز کردن، به انسان احساس سرزندگی نشاط و آمادگی برای فعالیت میدهد.زود بیداری صبحگاهی و احساس غمگینی در غروب، که در بیماری افسردگی شایع است، با برپایی نماز
فجر و مغرب، به شخص افسرده در این زمان ها، اطمینان قلب و احساس بهبودی میبخشد.
گروهی از روان پزشکان دانشکدة علوم پزشکی علامه اقبال لا هوری در پاکستان، در سال 1985 م به این نتیجه رسیدهاند که درمان افسردگی با نماز و تهجد، نافله و ذکر آیات قرآنی، در گروه مطالعه تا 78./. درصد مؤثر بوده است؛ در مقابل، در گروه شاهد که شب بیدار بودند، پانزده درصد بهبودی نشان دادهاند. تحقیق دکتر محمد اظهر از مالزی نیز نتایج مشابهی را نشان داده است. همچنین، روان پزشکان در این امر همگی معتقدند که مرگ و میر کسانی که تعداد نزدیکان آنان محدود بوده، تا سه برابر، بیش از کسانی است که با دوستان خود در تماس مستمر و همیشگی بوده ند.
طبق بررسی های حسین اکبر (1377)، نماز جماعت و رفتن به مسجد، امکان تماس مستمر با افراد هم عقیده و روابط اجتماعی را فراهم میکند. خاتونی (1376) دریافته است که شنیدن آوای قرآن باعث کاهش اضطراب بیماران قلبی میشود. همچنین، رمضانی (1380) در بررسی وضعیت روانی و مذهبی افراد مبتلا به ویروس ایدز دریافت که در طول مدت مطالعة باورهای دینی و اعتقادی افراد، هم گام با آن، سیر بیماری دست خوش تغییر شده است؛ بنابراین، نتیجه میگیرد که با استفاده از درمان های روان شناختی همراه با شیوه های مبتنی بر اعتقادات و باورهای مذهبی، دردهای روحی و روانی به طور مؤثرتری در افراد مبتلا، کاهش یافته و زمینة پیشگیری از گسترش و انتقال ویروس به سایر افراد، در آنها تقویت میشود.(10)
در مطالعه موسوی و همکاران (1380) دربارة حضور در اجتماعات مذهبی، و ارتباط آن با بیماری حاد قلبی، مشخص شد که در مجموع، حضور نیافتن در مراسم و گردهمایی های مذهبی مورد مطالعه، بیش از 32./. درصد از بیماران حاد
قلبی در شش ماه پیش از ابتلا را تشکیل میدادند. در حالی که این رقم در گروه کنترل کمتر از سیزده درصد بود. جیمز و مانویل جی (11) (1993) نشان دادهاند که تمرین های مذهبی و نیایش، موجب درونی شدن ایمان مذهبی و ارتقای وضعیت دوانی بازماندگان از جنگ ویتنام شده است. (12)
در دوران نو جوانی، یکی از اثرات بسیار روشن مسائل فرهنگی بررفتار جنسی نوجوانان، مداخلات مذهبی است. نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند، ارزش های مذهبی را جزء مهمی از زندگی خود درنظر میگیرند و کمتر به فعالیت های جنسی زود هنگام میپردازند. این یافته ها، در خصوص نوجوانان مذاهب مختلف کاتولیک، پروتستان و یهود، کاربرد یکسانی دارد.
در پژوهش هالپرن (13) و همکاران (1994)، ترشح هورمون تستوسترون و رابطة آن با دین داری، برروی صد پسر نوجوان بررسی شد. هدف آنها کنترل فعالیت جنسی بود. این افراد دریافتند که پرداختن به امور مذهبی و فعالیت های دینی، در ترشح هورمون جنسی تستوسترون نقش بسزایی دارد. زمانی که نوجوان به امور دینی سرگرم میشود، یا به مقدمات و اصول دینی توجه میکند، نگرش جنسی او منفی شده و رفتار جنسیاش کاهش مییابد؛ زیرا هنگام پرداختن به امور دینی، هورمون تستوسترون کمتر ترشح میشود و چون که این هورمون کم ترشح میشود، فعالیت جنسی نیز کاهش مییابد.
اثرات مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی مشکلات روان شناختی مورد بررسی شده است. همچنین، ارتباط بین مذهبی بودن و اضطراب و ناراحتی های روانی، در مطالعات همه گیر شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونه، نتایج دو بررسی نشان داد، اضطراب و ناراحتی های روانی افرادی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، بسیار کمتر از کسانی بود که به این اعتقادات پایبند نبودند.(14)
درمطالعات مختلف، از جمله پژوهش جلیلوند (1378) دربارة بررسی تأثیر نماز بر اضطراب دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران، مشاهده شد که آن دسته از دانش آموزانی که نماز میخوانند و مفید به تکالیف مذهبی اند از اضطراب کمتری رنج میبرند.(15)
در پژوهش خلخالی (1380) با عنوان مقایسة نیم رخ رواین افراد با گرایش مذهبی بالا و پایین در شهرستان تنکابن، مشخص شد که دانشجویانی که اعتقادات مذهبی بیشتری داشتند کمتر به اختلالات روانی در آیتم های مربوط به آزمون(MMPI (16 مبتلا بودهاند.
کلمات کلیدی:
یکى از جاهائى که مردم میتوانند حضورشان را نشان بدهند، همین انتخابات است. نه از حالا، از مدتى قبل شروع کردهاند؛ که شاید کارى کنند که در این انتخابات، حضور مردم کم شود. میشنوید دیگر، مىبینید؛ حالا در آن مقدارى که به گوش مردم میرسد، به چشم مردم میرسد، در مطبوعات و در رسانههاى گوناگون، دشمنان ما، از آن صدر گرفته است، که مرکز و قرارگاه فرماندهى جبههى کفر و استکبار است، تا این پادوها و ایادى کوچک و پیادهنظامشان که همه جا پخشند - اینجا هم هستند، بیرون هم هستند - همهى تلاششان این است که کارى کنند که مردم در این انتخابات شرکت نکنند. من با تجربهاى که از رفتار این مردم دارم، و با اعتمادى که به لطف خداى متعال دارم، پیشبینى میکنم که به لطف الهى، به فضل الهى، به حول و قوهى الهى، حضور مردم در این انتخابات، یک حضور دشمنشکن خواهد بود و با این انتخابات، خون تازهاى به پیکر انقلاب و کشور و نظام جمهورى اسلامى دمیده خواهد شد؛ حرکت تازهاى براى او پیش خواهد آمد، نشاط تازهاى پیدا خواهد کرد؛ همچنان که همهى انتخاباتها همین جور است. انتخابات مظهر حضور مردم است؛ مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود است.
البته آفتهائى وجود دارد؛ باید سعى کنیم این آفتها پیش نیاید. مردم ما و کشور ما از انتخابات سال 88 بهترین خاطرهها و بدترین خاطرهها را دارند. بهترین خاطرهها حاصل حضور عظیم چهل میلیونى مردم پاى صندوقهاى رأى بود، که دنیا را خیره کرد؛ بدترین خاطرهها مربوط به جرزنىهاى سیاسى یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیهى انتخابات بود. خب، در هر قضیهاى، در هر حادثهاى ممکن است یک عدهاى قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه باید اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معین کرده است. چرا قانونشکنى کنند؟ چرا براى مردم هزینه درست کنند؟ چرا کشور را دشمنشاد کنند؟ چرا برنامههائى را که عفونت تصمیمگیرىها و ترفندهاى دشمن از آن بلند و آشکار است، اجرا کنند؟ قانون، راه معین کرده است. آنجا ما گفتیم، به همه هم گفتیم، همهى اطراف قضیه هم ملزم بودند که بر طبق آنچه که گفته شده است - که مرّ قانون است - عمل کنند. چرا نکردند؟!
آنها کارى از پیش نبردند. و تا این ملت توى صحنهاند، تا این پیوند وجود دارد، هیچ کس در این کشور، در کارهاى خلاف، کارى از پیش نخواهد برد. کارى از پیش نبردند و نمیبرند، اما براى کشور هزینه درست کردند، براى ملت هزینه درست کردند؛ چرا؟ با آن انتخابات باشکوه و پرعظمت، میشد کشور این هزینه را تحمل نکند.
عوامل گوناگونى وجود داشتند. باید این براى ما تجربه باشد، باید درست باشد، باید همه مراقب باشیم. انتخابات مظهر حضور مردم و محصول آن، مظهر رأى مردم و خواست مردم است؛ باید به آن احترام گذاشت.
انتخابات باید سالم باشد، رقابتى باشد. رقابت غیر از خصومت است، رقابت غیر از تهمتزنىِ متقابل است؛ اینها را باید همه مواظب باشیم. رقابت این نیست که کسى اثبات خود را متوقف بر نفى دیگرى بداند. رقابت این نیست که کسانى بیایند براى جلب نظر مردم، وعدههاى خلاف قانون اساسى، خلاف قوانین عادى بدهند؛ اینها نباید باشد. کسانى که وارد عرصهى انتخابات میشوند، چه از طرف مجریان و مسئولان، چه از طرف کسانى که نامزد میشوند، بایستى به آداب و شروط یک حرکت عمومىِ سالم پایبند باشند، متعهد باشند؛ این لازم است.
مجریان باید تمام سعى خودشان را بکنند که امانتدارى کنند. خوشبختانه انتخاباتهاى ما در طول این سالهاى متمادى - این همه ما انتخابات داشتیم؛ بیش از سى انتخابات در این سى و دو سال - انتخابات سالمى بودند. برخى اوقات بعضىها ادعا کردند که انتخابات ناسالم است؛ ما فرستادیم تحقیق کردند، تدقیق کردند - هم در زمان حیات مبارک امام (رضوان الله علیه)، هم بعد از آن - دیدند نه، ممکن است گوشه و کنار تخلفاتى باشد، اما چیزى که انتخابات را ناسالم کرده باشد، نتیجهى انتخابات را تغییر بدهد، مطلقاً اتفاق نیفتاده؛ همانى که مردم انتخاب کردند، در بیرون واقع شده است. باید سعى کنند انتخابات سالم باشد؛ این به عهدهى مجریان است؛ چه مجریان در دولت و وزارت کشور، چه در دستگاه شوراى محترم نگهبان.
باید مراقبت کنند. هیچ چیزى از قانون بالاتر و عزیزتر نیست. در دنیا معروف است، میگویند قانون بد هم از بىقانونى بهتر است. بعید نیست آدم این را قبول داشته باشد؛ چون بىقانونى، هرج و مرج است؛ قانون بد لااقل یک ضابطهاى است؛ خب، انسان اصلاحش میکند. خوشبختانه قوانین انتخاباتى ما قوانین خوبى است؛ ممکن است بعدها کاملتر و بهتر هم بشود.
کسانى هم که وارد عرصهى انتخابات میشوند، باید یک تقیداتى، تعهداتى داشته باشند. این، خطاب به همهى کسانى است که به عنوان نامزد وارد عرصهى انتخابات میشوند، و خطاب به همهى مردم است. مردم عزیزمان در سراسر کشور این رفتارها را در نامزدهاى انتخابات تفرس کنند، دنبال کنند، دقت کنند. نامزد انتخابات باید با قصد خدمت وارد شود. اگر با قصد قدرتطلبى و جمعکردن پول و مسائل گوناگون و انگیزههاى ناسالم دیگر وارد شود، به کشور خدمت نمیکند. نامزد انتخابات باید با انگیزهى خدمت وارد شود؛ این را باید تشخیص داد، باید فهمید، باید حدس زد. اگر چنانچه نامزدها به مراکز ثروت و قدرت متصل شوند، کار خراب میشود؛ همچنان که امروز در بهاصطلاح دموکراسىهاى دنیا، در آمریکا و غیر آمریکا این رسم هست؛ کمپانىها و پولدارها به نامزد انتخابات در ریاست جمهورى یا در انتخابات کنگره پول میدهند، ولى او در مقابل آنها متعهد است. آن رئیس جمهورى که با پول دستگاههاى گوناگون و مراکز ثروت سر کار بیاید، در مقابل آنها متعهد است. آن نمایندهى مجلسى که با پول فلان شرکت و فلان کمپانى و فلان ارباب و فلان پولدار توى مجلس بیاید، مجبور است آنجائى که آنها لازم میدانند، قانون جعل کند، قانون بردارد، توسعه و تضییق در قانون بکند. این نماینده به درد مردم نمیخورد. نه باید به مراکز ثروتهاى شخصى متصل بود، و نه به طریق اولى به ثروتهاى عمومى. کسى بیاید از پول بیتالمال مصرف کند، براى اینکه به وکالت مجلس برسد؛ این دو برابر اشکال دارد، اشکال مضاعف دارد. اینها را باید مردم مراقب باشند. البته هر کسى را هم نمیشود متهم کرد. بگوئیم آقا این وابستهى به فلانجاست، این وابستهى به فلان کس است، این فلان پول را خرج کرده؛ باید اینها هم روشن شود، باید ثابت شود.
مردم باید چشمها را باز کنند، ملتفت باشند. خوشبختانه مردم ما بیدارند. افرادى که میتوانند انسان را خاطرجمع کنند، بین انسان و خدا حجت براى انسان درست کنند، انسان به اینها اطمینان کند؛ آنجائى که خودش میتواند تحقیق کند، تحقیق کند. اینها لازم است. باید دقت شود. انشاءالله انتخابات خوبى انجام بگیرد؛ انتخابات پرشور، با حضور مردم. مردم درست بشناسند، درست انتخاب کنند و انشاءالله مجلسى تشکیل شود باب نظام اسلامى. و به لطف الهى انشاءالله همین جور هم خواهد شد.
ما اگر از خدا بخواهیم، وارد بشویم، تک تک ما احساس مسئولیت کنیم، قصدمان این باشد که نظام اسلامى و اسلام و ملت ایران را سربلند کنیم، خوشبخت کنیم، سعادت براى دنیا و آخرتمان فراهم کنیم، راه الهى بسته نیست. ما اگر چنانچه قدم برداریم، خداى متعال راه را باز میکند؛ عمده این است که ما همت کنیم، تصمیم بگیریم، بنا بگذاریم.
من مطمئنم که این انتخابات براى ملتهاى دیگر هم یک نشانهاى است. براى همین هم هست که دستگاههاى خبیث استکبار، از آمریکا و انگلیس و صهیونیستها و دیگران، دارند مرتباً تلاش میکنند که این انتخابات را به یک جورى خراب کنند، مخدوش کنند. کشورهاى دیگر نگاه میکنند ببینند این پیشکسوت انتخاباتى و انقلابى - که ملت ایران است - چه کار خواهد کرد. ملت ایران در این زمینه، جزو پیشکسوتهاست. ملتهاى دیگر نگاه میکنند ببینند انتخابات در ایران به کجا خواهد رسید. استکبار دوست دارد که انتخابات در کشور ما آنچنان بشود که ملتها را مأیوس کند. ...(3) خب، شما دیگر حرف آخر را گفتید! «مرگ بر آمریکا» همان حرف آخر است.
کلمات کلیدی: انتخابات رهبری 19دی صهیونیست امریکا
امروز نشد! به فکر فردا باشیم در فکر همان روز مبادا باشیم
کلمات کلیدی: مهدی انتخابات محمد امین جلیلوند بهداشت روان سلامت