درباره اینکه اعتیاد بیماری است یا جرم بحث بسیار شده است. برای موضوع مبارزه با قاچاق مواد مخدر هم کارهایی شده اما در نهایت شاید قاچاقچیان کاهش یافته باشند اما میزان مواد مخدر نه....
کار فرهنگی برای پیشگیری از اعتیاد مهم ترین و موثرترین راه حل در ایران بعد از انقلاب اسلامی بوده است با این حساب نیز کارشناسان معتقدند که پیشگیری پرسود ترین و امن ترین راه برای مبارزه با اعتیاد است.
اگر بتوان در مرحله پیشگیری تعداد معتادان را کاهش داد تقاضا برای مواد مخدر کاهش می یابدکه این موضوع در نتیجه باعث سود مالی،فرهنگی و حتی سیاسی میشود.
ولی موضوع مهمتر که مطرح میشود این است که:
آیا پیشگیری از اعتیاد به درستی و اندازه کافی انجام میشود؟
معتادان در جامعه امروز بی ضرر هم نیستند این طور نیست که تصور کنیم معتاد یک گوشه از جامعه در عالم خود زندگی میکند و به کسی کاری ندارد.
در تعریف کلی معتاد سر بار جامعه است ،او کار کاذب انجام میدهد و پولی را که شاید از چرخه درست اقتصادی هم به دست میاورد در چرخه نا مشروع اقتصادی هزینه میکند،در آمار کنترل جمعیت ثبت میشود اما در آمار کار تولیدی محسوب نمیشود در واقع یک فرد معتاد مصرف کننده است.
معتاد کمتر مساوی است با سود و رونق اقتصادی بیشتر
اگر معتادی ازدواج کند و با بعد از ازدواج معتاد شود کشور باید هزینه ایی چند برابر پرداخت کند ،هزینه ایی معادل بی سرپرست یا بد سرپرست شدن یک خانواده و بالا رفتن آمار بچه های طلاق که بار روانی زیادی بر جامعه تحمیل میکند.
برای جلوگیری از طلاق ناشی از اعتیاد چه باید کرد؟
شاید بحث و گفتگوهای زیادی در مورد این موضوع شده باشد ولی به نظر میرسد که این بار مرحله پیشگیری و درمان با هم جواب میدهد و بهترین جا مراکز مشاوره هستند که در آمار مراجعه کننده ها متاسفانه معتادان کمترین مراجعه را دارند و بخشی از این به خاطر نا اگاهی موجود در جامعه است و بخشی دیگر به خاطر ضعف شخصیت و محفوظ نماندن اسرار است.
طلاق و اعتیاد در خیلی از موارد به هم مرتبط است
طلاق و اعتیاد دو معضلی است که هزینه های مالی و روانی جامعه را بالا میبرد ، بچه های معتادان شبیه بچه های طلاق هستند و هردو بستری مناسب برای تکرار خانواده هایی با ناهنجاریهای مخرب اجتماعی که جامعه را در سیکل بیمار خود نگه میدارد ،پس طلاق های ناشی از اعتیاد فاجعه ایی اجتماعی اند که چرخ دنده های کشور را خرد میکند.
کار فرهنگی در این زمینه باید به طور اصولی و ریشه ایی انجام پذیرد،پیشگیری از اعتیاد یک تجارت جهانی است که هر چقدر در آن سرمایه گذاری کنیم کم است ، کشورهایی که در سال های اخیر در این زمینه خوب کار کرده اند نتایج بسیار خوبی هم به دست اورده اند ما باید یک دیوار فرهنگی در این زمینه برای فرزندانمان بکشیم و به آنها یاد دهیم که به سراغ مواد مخدر رفتن راحتی زندگی نیست بلکه آرامش قبل از طوفان است نکته اصلی این نیست که اعتیاد بیماری است یا جرم نکته اصلی این است که خانواده ای که در آن معتاد وجود دارد یاد بگیرد که طلاق درمان نیست بلکه خطر پذیری بیشتر است.
انسان جامه ایده ال باید درست فکر کردن و درست انتخاب کردن را بیاموزد اگر اینطور شود قرن ها در پیشگیری و درمان ناهنجاری ها اجتماعی جلو رفته ایم.
کلمات کلیدی: طلاق اعتیاد جلیلوند تویسرکان na
کلمات کلیدی: ساقی نامه“رضی الدین آرتیمانی”
خانواده- محمد امین جلیلوند:
امنیت روانی اعضای خانواده در محیط خانه و جامعه به آسایش و آرامش روان مربوط میشود.
میدانیم بهداشت روان چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری است، بهگونهای دیگر میتوان گفت: بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد تواناییهایش را بازمیشناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی تطابق حاصل کرده و از نظر شغلی مفید و سازنده باشد و بهعنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد.بهداشت روان به همه ما مربوط است نه فقط به کسانی که از بیماریهای روانی رنج میبرند.
بهداشت روانی افراد متأثر از عوامل متعددی است، اگرچه این عوامل بهصورت جداگانه مورد مطالعه قرار میگیرند ولی در واقع این موضوع چندوجهی متأثر از یکدیگر است. بدینمعنی که افراد بهعلت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحیشان دچار تغییراتی میشود و هرچه شدت این عوامل زیادتر باشد، تأثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون عدمبرآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانههای جمعی و… از عمدهترین تأثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.
تامین و ارتقای سلامت روان زنان نیاز به توجه جدی به سلامت و حقوق زنان دارد. تامین این سلامتی ابعاد متفاوتی دارد که بخشی بهعهده جامعه، والدین و فرزندان و بخشی بهعهده مردان است و در این میان نقش مردان در ارتقای سلامت روان زنان از اهمیت خاص و چشمگیری برخوردار است. نقش مادری زن اگر به خوبی موردتوجه قرار گیرد زن را در جایگاهی بسیار بالاتر و مؤثرتر از مرد در جامعه انسانی قرار میدهد، اما تفکر مادی بهگونهای در به ابتذال کشاندن زنان تلاش کرده که این موجود متعالی امروز به بازیچهای در دستان هوسبازان شیطانصفت تبدیل شده است. با تأسف و شرمساری باید گفت که در دنیای مدرن، تجارت زنان و دختران پس از موادمخدر از سودآورترین انواع قاچاق بهشمار میآید.
مقام زن بهویژه نقش مادری او در پیشگاه خداوند و اولیای دین بسیار بلند و ارزشمند است. پیامبر گرامی(ص) میفرماید: (بهشت زیر پای مادران است) جالب آنکه این سخن نهتنها، یادآور یک وظیفه اختصاصی بلکه بیانی حقشناسانه و تشکرآمیز از زن، بهعنوان مادر است. این تشکر اختصاصی حضرت حق از زن در برابر مرد، نشان از تکریم مادر بودن و بزرگی منزلت وی در بارگاه قدس الهی است.
مردان اگر تمایل به ارتقای سلامت روان همسرشان و برخورداری از خانواده سرآمد، پایدار و مستحکم و کارآمد دارند و درصدد تربیت فرزندان شکوفا هستند و ایجاد رابطهای صمیمانه با او را در سر دارند، بایستی به نکات زیر توجه خاص داشته باشند:
- زنان را درک کنید: شما باید نیازهایشان، عواطفشان، شادی، ناراحتی، سرزندگی، کسالت و خوب و بدشان را درک کنید. بهویژه اگر مورد بیمهری قرار گرفتهاند، باید موقعیت آنان را درک و با آنان همدلی کنید.
- زنها گفتوگو را دوست دارند: زن با صحبت کردن تخلیه میشود. اگرچه بهنظر شما او در صحبت کردن افراط میکند، هرگز او را از گفتن باز ندارید.
- به حرفهای آنان گوش دهید: اولین نشانه درک شما از زن این است که به صحبتهایش به دقت و باتوجه گوش دهید. هنگام صحبت او با دستهایتان بازی نکنید روزنامه نخوانید، سرتان را بالا بیاورید، صمیمانه نگاهش کنید و…
- از بیان راهحلهای کوتاه و قطع گفتار او خودداری کنید: با سرعت چارهجویی و تدبیر نکنید. زن نمیگوید که شما چارهجویی کنید بلکه میگوید تا مسئله را بیان کرده باشد، برای مثال: میگوید سرم درد میکند. نگویید: برو دکتر. بگذارید به صحبتها ادامه دهد.
- از او بخواهید تا احساساتش را بیان کند: نهتنها از گوش کردن اجتناب نکنید، حتی از او پرسش هم بکنید تا بیشتر توضیح دهد و حرف بزند.
- زن به توجه نیاز دارد: به او توجه کنید، به نیازهایش، به لباسهایش، بهصورتش، به فعالیت روزانهاش. برای مثال وقتی او کفش تازه خریده و به شما میگوید چطوره؟ فقط با یک کلمه (خوبه) نظر خود را ندهید. این نادرست است. شما باید به وجد بیایید. بهدقت نگاه کنید و بگویید: برای پای تو زیباست.
- زن دوست دارد که به او احترام بگذارید: احترام بهزن برای او خیلی لذتبخش است. مثلاً زمانی که هر دو، پای در ایستادهاید بگویید اول خانمها و او جلو برود. هرگز زن را جلوی بچهها، فامیل و غریبهها خرد نکنید.
- زن از اینکه موردعلاقه است، لذت میبرد: اساساً زن بیش از مرد، به صمیمیت نیاز و توجه دارد، با او صمیمی شوید و احساس دوست داشتن خود را در گفتهها و رفتار به او نشان دهید. مثلاً با کلام و صورت زیبا او را صدا کنید. در خانه و در حضور او لباس تمیز بپوشید.
- زن به اعتبار نیاز دارد: احترام و توجه شما به او اعتبار میدهد؛ بهویژه در حضور دیگران و تا حد زیادی این شما مردانید که به او اعتبار میدهید.
- به زن قوت قلب بدهید: به او بگویید که دوستش دارید، بگویید که همیشه حمایتش میکنید، بگویید که تنهایش نمیگذارید، بگویید که حجم عمدهای از مشکلات زندگی او را به دوش میکشد، بگویید که او کانون محبت است و خانه بدون او روح ندارد.
- هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید: در حضور همسرتان از زنان دیگر چه بهصورت تمجید، یا انتقاد و ایراد صحبت نکنید. این مسئله حساسیت آنها را برمیانگیزد.
- همسر خود را با القاب زیبا و پسندیده موردخطاب قرار دهید: چنان که رسول خدا(ص) همسرش را حمیرا (گل سرخ) خطاب میکرد.
- ابراز محبت کنید: به شکل مستمر محبت خود را به او ابراز کنید و گاهی از طریق هدیه دادن به مناسبتهای مختلف (سالگرد ازدواج، تولد و…) به همسرتان، آن را عملاً تأیید کنید.
- فداکار باشید: در زندگی گذشت و از خودگذشتگی را پیشه کنید.
کلمات کلیدی:
? اضطراب به عنوان یک عامل منفی در صحنه رقابت های ورزشی همیشه مطرح بوده
? اگر میزان اضطراب در یک فرد را بین صفر تا صد درجه بندی کنیم، تا شماره 20 برای بلندشدن از خواب و شروع فعالیت های روزانه را لازم و مثبت می دانند اما با افزایش عوامل تنش میزان کارایی و بهره وری در افراد کاسته می شود. همچنین این عوامل می توانند تمرکز و هماهنگی عصبی عضلانی در فرد را کاهش دهند و در نتیجه افزایش خطا و اشتباه فاصله فرد را با نتیجه مطلوب زیادتر می کند.
اضطراب در یک ورزشکار به چندین عامل بستگی دارد که 3 علت از همه مهمتر است:
1) نگرش غلط ورزشکار نسبت به نقش خود در صحنه رقابت های ورزشی
2) عدم کسب نتایج مطلوب در مسابقات ورزشی
3) عوامل خارجی و محیطی
یکی از بهترین وظایف مربی تمرینات ذهنی کنترل اضطراب و افزایش توان روحی ورزشکار می باشد، برای این کار با تکنیک های مختلفی که قبلاً ذکر شد می توان به طور مستقیم و یا با اصلاح رفتاری به تغییر نگرش و عملکرد او اقدام نموده تا توان و انرژی روانی ورزشکار به جای تخریب و از بین بردن قوای فکری و جسمی او به افزایش توان و کارایی منجر شود.
? اشاره فرمودید که عوامل خارجی می تواند موجب ایجاد تنش و به تبع آن عملکرد ورزشکار را نیز تحت الشعاع قرار دهد، لطفاً در این زمینه توضیح بیشتری بدهید؟
? عملکرد یک ورزشکار در یک رقابت ورزشی تنها به خود برنمی گردد، در واقع یک ورزشکار خواست و اراده جمعی را به موفقیت یا شکست مبدل می کند. لذا توانایی ها و ضعف های گروهی نیز در نحوه اجرای وظایف یک ورزشکار مؤثر هستند. تشویق ها، خشم ها، نگرانی ها و یأس های جمعی به میزان زیادی می توانند در ورزشکاری که آمادگی روحی مناسبی را در زمان برگزاری رقابت ورزشی نداشته اند ایفا کند.
از این گروه عواملی که با ورزشکار یا تیم ورزشی در ارتباط مستقیم تری هستند مثل مدیر تیم، مسؤول فنی، مربی و سایر کادر فنی با اعمال و رفتار خود می توانند نتیجه مثبت و یا منفی را برای تیم ایجاد کنند. حل این مشکل نیازمند وقت و هزینه زیادی می باشد که بهترین عامل مؤثر در این زمینه نقش رسانه های جمعی جهت افزایش آگاهی و تنظیم خواست و رفتار تماشاگران می باشد.
البته یک مربی تمرینات روحی می تواند با افزایش توان روحی و منسجم نمودن قوای فکری یک ورزشکار، نقش مؤثر عوامل محیطی را به حداقل برساند. به طور مثال یک مربیتمرینات ذهنی قادر است میزان اثرگذاری عوامل محیطی از قبیل هیجانات و هیاهوی تماشاگران را در برگزاری مسابقه در خانه خود یا خانه حریف به میزان قابل ملاحظه ای کم کند، تا ورزشکار بهتر بتواند قابلیت های خود را بدون توجه به تشویق و یا بی توجهی تماشاگران به نمایش گذارد.
? روان شناس ورزش کیست و گروه هدف آن چه کسانی هستند؟
? در ابتدا بهتر است به جای روان شناس ورزشی، عنوان مربی مهارت های روانی را به کار گیریم چراکه این عنوان ترجمان بهتری از نقش روان شناس ورزشی را بیان می کند. مربی مهارت های ذهنی فردی است که به پرورش، افزایش و هدایت انرژی روانی و ذهنی ورزشکار در زمینه اعتمادبه نفس، تمرکز، مدیریت صحنه و جایگزینی سریع تر اثرات تمرینات جسمانی بر ذهن می پردازد. با این تعریف به سادگی می توان مربی تمرینات ذهنی را از روان پزشکان، متخصصان اعصاب وروان شناسان متمایز کرد.
حیطه فعالیت مربی تمرینات ذهنی انسان های سالمی هستند که برای رسیدن به یک هدف خاص قابلیت های خود را می باید افزایش دهند و حیطه فعالیت روان پزشکی و روان شناسی براساس کمک به افرادی می باشد که باید با دخالت درمانی به خط نرمال جامعه بازگردند.
? با این تعریف صرفاً یک روان شناس و یا یک روان پزشک را نمی توان یک مربی مهارت های ذهنی دانست؟
? روان شناسی ورزش تخصصی مستقل است که افراد فعال در این زمینه می توانند از شاخه های پزشکی (پزشکی ورزشی)، روان پزشکی، روان شناسی و یا متخصصانی از رشته های تربیت بدنی باشند. متخصصان در هر یک از این رشته ها می توانند با آموزش و آشنایی با این مقوله به فعالیت در آن بپردازند اما الزامی در اینکه یک مربی تمرینات ذهنی یک پزشک، روان شناس یا کاوشگر تربیت بدنی باشد وجود ندارد.
? آیا در حال حاضر متخصصینی در زمینه مهارت های ذهنی فعالیت دارند یا نه؟ در صورت مثبت بودن علت عدم توسعه و مقبولیت آن را چه می دانید؟
? همان طور که متذکر شدم خوشبختانه از تمامی رشته ها متخصصان قابلی در زمینه روان شناسی ورزشی داریم اما به علت پاره ای از موانع آن طور که باید این رشته جایگاه خود را پیدا نکرده است.علت این امر 2 چیز است:
1) «عدم اطلاع رسانی صحیح و کامل از طرف متخصصان این امر» . توضیح اینکه به خاطر مشخص نبودن مرز بین روان شناسی ورزشی و سایر رشته های روان شناسی، عده ای از افراد با حسن نیت و عدم آگاهی از این مقوله وارد صحنه شده اند و چون مسیر حرکت صحیح نبوده به جامعه ورزشی چنین القاء شده که بودن یک روان شناس و یا روانپزشک بیانگر این است که حتماً ما دچار مشکل روانی هستیم و چون چنین مشکلی در افراد احساس نمی شد مخالفتی نسبت به فعالیت این دسته از متخصصان بوده است.
مثالی در این زمینه گویای این مطلب است: یک فرد ورزشکار وقتی در صحنه رقابت ورزشی قرار می گیرد، دچار اضطراب و ترس می شود روش برخورد با این مشکل در روان شناسی ورزشی با سایر روش ها کاملاً متفاوت است اما چون این مشکل از نظر یک روان شناس و یا یک متخصص اعصاب به صورت یک بیماری تلقی شده در آن مسیر تعریف شده خود اقدام به حل مشکل می نماید، درصورتی که همان طور که قبلاً اشاره شد روش برخورد در فردی که از سطح نرمال جامعه بالاتر است با فردی که تلاش می شود به سطح نرمال جامعه برگردد متفاوت می باشد.
2) «عدم احساس نیاز به این رشته». در اینجا این نکته شایان ذکر است، مدت ها است که فرهنگ کار گروهی در بین آحاد جامعه رو به توسعه است به نحوی که افرادی که با این طرز تفکر هم مخالف هستند ژست افرادی که به کار گروهی علاقه مند هستند را می گیرند. باید این باور در همگان اشاعه پیدا کند که همه چیز را همگان دانند.
تمامی امور از جمله ورزش دارای زیرشاخه متعددی شده تا ورزشکار بهتر و سریع تر به آمادگی های لازم برای کسب عنوان های ورزشی برسد اما متأسفانه هنوز عده ای در جامعه ورزشی عقیده به تک محوری عمل کردن دارند که خوب ماحصل آن همین خواهد شد که به چشم می بینیم، به هدر رفتن وقت و سرمایه ملی و در پایان ناکامی و سرشکستگی و توجیه!
? شما بیان نمودید از شاخه های مختلف علمی می توان به روان شناسی ورزشی رسید، حال این سؤال مطرح می شود در بین این زیرمجموعه ها کدام یک در صحنه عمل مؤثرند؟
? هدف در تمامی مسیرها یکی است: افزایش توان روحی ورزشکار برای کسب موفقیت در زمینه ورزشی. همان طور که برای طی کردن یک مسیر از وسیله های مختلف می توان استفاده برد، در این مقوله هم می باید با این دیدگاه به موضوع نگاه کرد.
لذا می باید محاسن و معایب هر روش را شناخته و بهترین را به کار گرفت. اختلاف روش ها را می توان براساس سرعت عمل و میزان اثربخشی مقایسه نمود. تعدادی از این تکنیک ها در زمان کوتاه و به طور مستقیم بر روی ذهن اثر می گذارد که برای عده کثیری از ورزشکاران این روش مناسب است و تعدادی دیگر از تکنیک ها همراه مشاوره، برگزاری جلسات و پرداختن به اصلاح رفتاری به نتایج مربوطه می رسند.
کلمات کلیدی: اضطراب ورزش روانشناسی ورزش