غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى» ، بلکه به عنوان یک«عید اسلامى» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصىرا مىطلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آنرا بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روزعظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام)احیاگردد.
مسابقه «غدیر» و «عیدگرفتن» این روز مقدس، به زمان پیامبراکرم(ص)مىرسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینىادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع)و امامرضا(ع)آن را آشکار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مىداشتند. پیش از آنان نیز، امیرالمومنین(ع)احیاگر این عید بود.
رمز عید بودن «غدیر» نیز، کمال دین و اتمام نعمت در سایهتداوم خط رسالت در شکل و قالب امامت بود. به فرمان پیامبر خدا(ص)مسلمانان مامور شدند «ولایت» را بهصاحب ولایت تبریک گویند و با آن حضرت بیعت کنند. رسول خدا نیزبراین نعمت الهى شادمانى کرد و فرمود: «الحمدلله الذى فضلناعلى جمیع العالمین.»
آیه قرآن که به صراحت، این روز را روز اکمال دین و خشنودىپروردگار از این واقعه و این تعیین وصى دانسته، رمزدیگرى ازعید بودن غدیرخم است. فرخندگى این روز و عظمت این مراسم و عیدبودن غدیر، در آن روز و لحظه برهمگان روشن بود. این نکته راحتى «طارق بن شهاب» مسیحى که در مجلس عمربن خطاب حضور داشت،فهمیده بود که گفت: اگر این آیه(الیوم اکملت لکمدینکم...)(مائده / 3) در میان ما نازل شده بود، روز نزول آیهرا عید مىگرفتیم. هیچ یک از حاضران نیز حرف او را رد نکردند. خود عمر نیز سخنى گفت که به نوعى پذیرش حرف او بود.
عید گرفتن غدیر
غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى» ، بلکه به عنوان یک«عید اسلامى» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصىرا مىطلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آنرا بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روزعظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام)احیاگردد.
همه این ویژگیها براى این روز بزرگ، موقعیتى والا و ارزشمندپدید آورد، آنچنان که رسول خدا(ص)و ائمه هدى و مومنانى که پیروآنان بودند، از موقعیت این روز شادمان بودند. مقصود ما از«عیدگرفتن» این روز نیز همین است. خود حضرت رسول نیز به ایننکته اشاره و تصریح فرموده است، از جمله در روایتى که مىفرماید: «روز غدیرخم، برترین اعیاد امت من است، روزى است که خداىمتعال مرا فرمان داد تا برادرم علىبن ابىطالب را به عنوانپرچمى هدایتگر براى امتم تعیین کنم که پس از من به وسیله اوراهنمایى شوند، و آن، روزى است که خداوند در آن روز، دین راکامل ساخت و نعمت را بر امتم به کمال و تمام رساند و اسلام رابه عنوان دین، برایشان پسندید.»
کلام دیگر پیامبر(ص)که فرموده بود: «به من تهنیتبگویید، بهمن تهنیتبگویید.» نیز نشان دهنده همین عید بودن روز غدیر درکلام حضرت رسول است.
خود امیرالمومنین(ع)در ادامه خط پیامبر، این روز را عید گرفتو در سالى که روز جمعه با روز غدیر مصادف شده بود، در ضمن خطبه عید فرمود: «خداوند متعال براى شما مومنان، امروز دو عید بزرگ وشکوهمند را مقارن قرار داده است که کمال هرکدام به دیگرى است،تا نیکى واحسان خویش را در باره شما کامل سازد و شما را به راهرشد برساند و شما را دنبالهرو کسانى قرار دهد که بانور هدایتشروشنایى گرفتهاند و شما را به راه نیکوى خویش ببرد و به نحوکامل از شما پذیرایى کند. پس جمعه را محل گردهمایى شما قرارداده و به آن فراخوانده است، تا گذشته را پاک سازد و آلودگیهاىجمعه تا جمعه را بشوید، نیز براى یادآورى مومنان و بیان خشیتتقوا پیشگان مقرر ساخته است و پاداشى چند برابر پاداشهاىمطیعان در روزهاى دیگر قرار داده و کمال این عید، فرمانبردارىاز امرالهى و پرهیز از نهى او و گردن نهادن به طاعت اوست. پستوحید خدا، جز با اعتراف به نبوت پیامبر(ص)پذیرفته نیست و دین،جز با قبول ولایتبه امر الهى قبول نمىشود و اسباب طاعتخدا جزبا چنگ زدن به دستگیرههاى خدا و اهلولایت، سامان نمىپذیرد.
خداوند در روز غدیر، برپیامبرش چیزى نازل کرد که بیانگرارادهاش در باره خالصان و برگزیدگان است و او را فرمان داد کهپیام را ابلاغ کند و از بیماردلان و منافقان هراس نداشته باشد وحفاظت او را عهده دار باشد... .
(تا آنجا که فرمود:)رحمت خدا برشماباد! پس از پایان اینتجمع، به خانهها برگردید و به خانواده خود، وسعت و گشایش دهیدو به برادران خود نیکى کنید و خداوند را بر نعمتى که ارزانىتانکرده، سپاس گویید. باهم باشید، تا خداوند هم متحدتان سازد، بهیکدیگر نیکى کنید، تا خداوند هم الفتشما را پایدار کند، ازنعمت الهى به یکدیگر هدیه دهید، آن گونه که خداوند برشما منتنهاده و پاداش آن را در این روز، چندین برابر عیدهاى گذشته وآینده قرار داده است. نیکى دراین روز، ثروت را مىافزاید و عمررا طولانى مىکند. ابراز عاطفه و محبتبه هم در این روز، موجبرحمت و لطف خدا مىشود. تا مىتوانید، در این روز از وجودتان خرجخانواده و برادرانتان کنید و در برخوردها و ملاقاتها ابرازشادمانى و سرور کنید... »
آیین عید غدیر و ائمه
ائمه اهلبیت(علیهم السلام)، این روز را شناخته و شناسانده وآن را عید نامیدند و همه مسلمانان را به عیدگرفتن آن دستوردادند و فضیلت آن روز و ثواب نیکوکارى در آن را بیان کردند.
فرات بن احنف مىگوید: به امام صادق(ع)عرض کردم: جانم فدایت!
آیا مسلمانان عیدى برتر از عید فطر و قربان و جمعه و روز عرفهدارند؟ فرمود: آرى! با فضیلتترین، بزرگترین و شریفترین روز عیدنزد خداوند، روزى است که خدا دین را در آن کامل ساخت وبرپیامبرش محمد(ص)این آیه را نازل فرمود: (الیوم اکملت لکمدینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا)گفتم: آنکدام روز بود؟ فرمود: هرگاه یکى از پیامبران بنىاسرائیلمىخواست جانشین خود را تعیین کند و انجام مىداد، آن روز را عیدقرار مىدادند. آن روز، روزى است که پیامبر اکرم(ص)على(ع)را بهعنوان هادى امت نصب کرد و این آیه نازل شد و دین کامل گشت ونعمتخدا بر مومنان، تمامشد. گفتم: آن روز، کدام روز از سالاست؟ فرمود: روزها جلو و عقب مىافتد، گاهى شنبه است، گاهى یکشنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه کارىسزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز وشکر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منتى که خدا بر شمانهاد و ولایت ما را قرار داد. دوست دارم که آن روز را روزه بگیرید.
حسن بن راشد از امام صادق(ع)روایت مىکند که: به آن حضرت عرضکردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان را جز عید فطر و قربان، عیدىاست؟ فرمود: آرى اى حسن! بزرگتر و شریفتر از آن دو. پرسیدم: چه روزى است؟ فرمود: روزى که امیرالمومنین(ع)به عنوان نشانه راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم: فداى شما! در آن روز چه کارىسزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: روزه مىگیرى و برپیامبر ودودمانش درود مىفرستى و از آنان که در حقشان ستم کردند، بهدرگاه خدا تبرى مىجویى. همانا پیامبران الهى به اوصیاء خویشدستور مىدادند روزى را که جانشین تعیین شده، «عید» بگیرند. پرسیدم: پاداش کسى که آن روز را روزه بگیرد چیست؟ فرمود: برابربا روزه شصت ماه است.
عبدالرحمان بن سالم نیز از پدرش روایت کرده که: از حضرتصادق(ع)پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از جمعه، قربان و فطر، عیدىدارند؟ فرمود: آرى، عیدى محترمتر. گفتم: چه روز؟ فرمود: روزىکه حضرت رسول(ص)، امیرالمومنین(ع)را به امامت منصوب کرد وفرمود: «من کنت مولاه فهذا على مولاه» . عرض کردم: آن روز، چهروزى است؟ فرمود: به روزش چه کاردارى؟ سال در گردش است، ولى آنروز، هیجدهم ذىحجه است. پرسیدم: در آن روز شایسته است چه کارىانجام شود؟ فرمود: در آن روز، با روزه و عبادت و یادکردن محمدو آل محمد، خداوند را یاد مىکنید. همانا پیامبراکرم(ص) توصیهفرمود که مردم این روز را عیدبگیرند. پیامبران همه چنینمىکردند و به جانشینان خود وصیت مىکردند که روز تعیین جانشینرا عید بگیرند.
امام صادق(ع)نیز روزه غدیرخم را برابر با صد حج و عمره مقبولنزد خداوند مىدانست و آن را «عید بزرگ خدا» مىشمرد.
در «خصال» صدوق از مفضل بن عمر روایتشده که: به حضرتصادق(ع)عرض کردم: مسلمانان چند عید دارند؟ فرمود: چهارعید. گفتم: عید فطر و قربان و جمعه را مىدانم. فرمود: برتر از آنهاروز هیجدهم ذىحجه است. روزى که پیامبرخدا(ص)، (دست)حضرتامیر(ع)را بلند کرد و او را حجتبر مردم قرار داد. پرسیدم: دراین روز، چه باید بکنیم؟ فرمود: با آنکه هرلحظه باید خدا راشکر کرد، ولى دراین روز، به شکرانه نعمت الهى باید روزه گرفت. انبیاى دیگر نیز این گونه به اوصیاى خود سفارش مىکردند که روزمعرفى وصى را روزه بدارند و عید بگیرند.
در حدیث دیگرى در «مصباح» شیخ طوسى» امام صادق(ع)آن روزرا روزى عظیم و مورد احترام معرفى کرده است که خداوند حرمت آنرا برمومنان گرامى داشته و دینشان را کامل ساخته و نعمت رابرآنان تمام نموده است و در این روز، با آنان عهد و میثاق خویشرا تجدید کرده است. امام، غدیرخم را روز عید و شادمانى و سرورو روز روزه شکرانه دانسته که روزهاش معادل شصت ماه از ماههاىحرام(محرم، رجب، ذى قعده و ذى حجه)است.
در حدیثى دیگر است که، حضرت صادق(ع)در حضور جمعى از هوادارانو شیعیانش فرمود: آیا روزى را که خداوند، با آن روز، اسلام رااستوار ساخت و فروغ دین را آشکار کرد و آن را براى ما و دوستانو شیعیانمان عید قرار داد، مىشناسید؟ گفتند: خدا و رسول وفرزند پیامبر داناتر است، آیا روز فطر است؟ فرمود: نه. گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هرچند این دو روز، بسیار مهم وبزرگند، اما روز «فروغ دین» از اینها برتر است، یعنى روزهیجدهم ذى حجه... . فیاض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259(درحالى که خودش 90 سال داشت.)گفته است که حضرت رضا(ع) را در روزغدیر ملاقات کردم، درحالى که در محضر او جمعى از یاران خاص وىبودند و امام(ع)آنان را براى افطار نگاه داشته بود و بهخانههاى آنان نیز طعام و خلعت و هدایا، حتى کفش و انگشترفرستاده بود و وضع آنان و اطرافیان خود را دگرگون ساخته بود وپیوسته فضیلت و سابقه این روز بزرگ را یاد مىفرمود.
محمدبن علاء همدانى و یحیى بنجریح بغدادى مىگویند: ما به قصد دیدار احمدبن اسحاق قمى (از اصحاب امام عسکرى«ع») درشهر قم به درخانهاش رفته، در زدیم. دخترکى آمد. از او درباره احمدبن اسحاق پرسیدیم. گفت: او مشغول عید خودش است، امروزعید است. گفتیم: سبحان الله! عید شیعیان چهارتاست: عیدقربان،فطر، غدیر و جمعه. این نیز نشان دهنده سیره عملى بزرگان شیعه، نسبتبه این روزفرخنده است.
امید است که جامعه شیعى، با اهتمام ورزیدن به عید ولایت ورهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تکریم این حبل المتیناستوار شیعه، دین خویش را نسبتبه بنیادهاى اعتقادى ادا کنند.
کلمات کلیدی:
نکات اساسی درارتباط با بهبودوسلامت اجتماعی : حال عزیزان اگر تمایل به ارتقاء سلامت روان خودوهمسرتان وپایداری نظام خانواده وبرخورداری ازخانواده وجامعه سرآمد،پایدارو مستحکم وکارآمد دارید ودرصدد تربیت فرزندان شکوفا هستید وایجاد رابطهای صمیمانه درسردارید به نکات زیر توجه خاص داشته باشید. وعمل نمائید :
1- زنان را درک کنید: شما باید نیازهایشان، عواطفشان، شادی، ناراحتی، سرزندگی، کسالت و خوب و بدشان را درک کنید. به ویژه اگر مورد بی مهری قرار گرفتهاند، باید موقعیت آنان را درک و با آنان همدلی نمایید.
2- زنها گفتگو را دوست دارند: زن با صحبت کردن تخلیه میشود. اگرچه به نظر شما او در صحبت کردن افراط میکند، هرگز او را از گفتن باز ندارید.
3ـ گوش دهید: به صحبتهایش به دقت و با توجه گوش دهید و صمیمانه نگاهش کنید .
4ـ از بیان راهحلهای کوتاه و قطع گفتار او خودداری نمایید: با سرعت چارهجویی و تدبیر نکنید. زن نمیگوید که شما چارهجویی کنید بلکه میگوید تا مسئله را بیان کرده باشد، برای مثال : میگوید سرم درد میکند. نگویید: برو دکتر. بگذارید به صحبتها ادامه دهد.
5- از او بخواهید تا بیان کند: نه تنها از گوش کردن اجتناب نکنید، حتی از او پرسش هم بکنید تا بیشتر توضیح دهد و حرف بزند.
6- زن به توجه نیاز دارد: به او توجه کنید، به نیازهایش، به لباسهایش ، به فعالیت روزانهاش. برای مثال وقتی او کفش تازه خریده و به شما میگوید چطوره؟ فقط با یک کلمه (خوبه) نظر خود را ندهید. این نادرست است. شما باید به وجد بیایید. به دقت نگاه کنید و بگویید: برای پای تو زیباست.
7- زن دوست دارد مرد مقتدر باشد: ضعیف نباشید. همان قدر که مردان از قدرتمند بودن لذت میبرند، زنان هم از تماشای قدرت مرد لذت میبرند.
8- زن دوست دارد که به او احترام بگذارید: احترام به زن برای او خیلی لذتبخش است.
9- زن از اینکه مورد علاقه است لذت میبرد: اساساً زن بیش از مرد، به صمیمیت نیاز و توجه دارد، با او صمیمی شوید و احساس دوست داشتن خود را در گفتهها و رفتار به او نشان دهید. مثلاً با کلام و صوت زیبا او را صدا کنید. در خانه و در حضور او لباس تمیز بپوشید.
10- زن به اعتبار نیاز دارد: احترام و توجه شما به او اعتبار میدهد. به ویژه در حضور دیگران و تا حد زیادی این شما مردها هستید که به او اعتبار میدهید.
11ـ به زن قوت قلب بدهید: به او بگویید که دوستش دارید، بگویید که همیشه حمایتش میکنید، بگویید که تنهایش نمیگذارید، بگویید که حجم عمدهای از مشکلات زندگی رااو به دوش میکشد، بگویید که او کانون محبت است و خانه بدون او روح ندارد.
12ـ هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید.
در حضور همسرتان از زنان دیگر چه به صورت تمجید، یا انتقاد و ایراد صحبت نکنید. این مسئله حساسیت آنها را برمیانگیزد.
مثال: آن خانم متین و با وقار بود یعنی تو به اندازه او متین نیستی و از نظر من بر تو ارجحیت دارد، با این سخنان اگر چه منظوری نداشتید، اما به زندگی صمیمی شما آسیب میرساند.
13ـ همسر خود را با القاب زیبا و پسندیده مورد خطاب قرار دهید. چنان که رسول خدا (ص) همسرش را حمیرا (گل سرخ) خطاب میکرد.
14ـ محبت: به شکل مستمر محبت خود را به او ابراز کنید و گاهی از طریق هدیه دادن به مناسبتهای مختلف (سالگرد ازدواج، تولد )به همسرتان، آن را عملاً تایید کنید.
15ـ از خود گذشتگی: در زندگی گذشت و از خودگذشتگی را پیشه کنید.
16ـ صفات نیک ومثبت : سعی کنید فهرستی از قابلیتها و صفات نیک ومثبت همسرتان را در نظر بگیرید و با آنهاازاو تمجید و تعریف کنید.
چند توصیه به مسئولین امر: باعنایت به وظیفه اصلی مادر، تربیت فرزندان و حضور بیشتردر خانه است، گرچه نقش زنان در دو بخش آموزش و پزشکی در اجتماع لازم است، اما در بخشهای دیگر حضور آنان ضرورت ندارد. به عنوان مثال زنان در بخش فنی و مهندسی میتوانند از درون خانه خدماتی به جامعه ارائه کنند، بنابراین پیشنهاد ایجاد مشاغل خانگی با توسعه دورکاری مطرح می با شد تا زمینه حضور زنان در اجتماع یا خانواده، باانتخاب خود آنها میسر گردد. و با توجه به اینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی ارزشی- معنوی می باشداهمیت موضوع بیشتراست. ازطرفی یکی از آسیبهای اجتماعی متوجه زنان بیسرپرست یا بدسرپرست است که باکمبود شغل متناسب مواجهه اند. لذا باید مشاغل خانگی جدیدی را متناسب با وضعیت زنان سرپرست خانوار ایجاد کرد؛ تا آنها با حضورشان در جامعه، سرپرستی خانواده را از دست ندهند و آسیبی متوجه فرزندانشان نشود.
درنتیجه با اطلاعرسانی صحیح، ایجاد خودباوری، افزایش هویت معنوی و دینی و گسترش فرهنگ اسلامی- ایرانی اصیل، میتوان زنان وجامعه را از آسیبهای اجتمایی دور نمود؛ که در این راستا ، بهبودامنیت اجتماعی و شیوهای صحیح مقابله با تهاجم فرهنگی از وظایف عمده همه مسئولان بخصوص متولیان بهداشت روان وپیشگیری ازاختلالات اجتماعی است.
کلمات کلیدی:
بنام خالق یکتا
مقدمه: همزمان باسالروز ازدواج مبارک امام علی (ع) وحضرت زهرا (س) (سال دوم هجری قمری ) و با توجه به اهمیت وتاثیرنقش مادران درسلامت وسعادت جامعه اسلامی مطالب زیر پیرامون بهبودبهداشت روان زنان بر سلامت اجتماعی ارائه می شود؛ امنیت روانی اجتماع دراین بزنگاه ازدوران معاصرکه جامعه درحال گذار از سنت به صنعت یا مدرنیته است بدون شک با دختران ومادران می باشد. زن موجودی ظریف،بااحساس وعاطفه قوی است که خداوندمتعال اورا آفرید تابخشی ازباررسالت تعلیم وتربیت جامعه رابردوش گیرد ودرمسیر کمال گام بردارد.خداوند زن که مظهر جمال الهی است را آفریدواورامایه آرامش وسکون همسرونهایتا جامعه قرارداد،تاخانه وخانواده رادرسایه عطوفت و رحمت ومودت ،مایه بقای زندگی اجتماعی گرداند.دین اسلام زن راازجایگاه زن بودنش موردتقدیرقرارمی دهد.علی (ع) به نقل ازپیامبردراین مورد می فرماید"احترام بانوان را پاس نمی داردمگرکسی که بزرگوار وکریم است وبه ایشان اهانت نمی نماید مگرکسی که پست وفرومایه است." درجایی به نقل ازامام پارسایان علی (ع)آمده است که دوستی تمام عالم بیرون از محیط خانه برای مردان درصورت فقدان دوستی در منزل بی فایده است وبرعکس دشمنی تمام عالم بیرون درصورت دوستی همسرآزارنده نمی باشد ؛آیاتابحال ازخود پرسیده اید چرا؟
امنیت روانی اعضای خانواده در محیط خانه وجامعه به آسایش وآرامش خانمها مربوط می شود، آسیب هویتی زنان، یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که از طریق شبیخون فرهنگی، زنان را در سطح اجتماع تهدید میکند.
زنان باید از تمامی ظرفیتها و تواناییها برای رشد و تعالی خود استفاده کنند؛ همچنین سیستمهای تعلیم و تربیت و سیستمهای آموزشی برای زنان باید طبق موازین ودیدگاه پیشرفته دین مبین اسلام باشد.
بهداشت روانی : بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را باز می شناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی تطابق حاصل کرده از نظر شغلی مفید وسازنده باشد و به عنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت وهمکاری داشته باشد . عواملی همچون بیکاری، اختلاف با همسر، اعتیاد، طلاق و فوت همسر از جمله مواردی است که در زندگی زنان، اختلال به وجود میآورد.
عوامل موثر بربهداشت روان: عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، مشاجره زن ومرد، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی از عمده ترین عوامل تاثیرگذاران بر بهداشت روانی مردم هستند .
سلامت روان چیست ؟ تامین و حفظ سلامت روانی، فردی و اجتماعی به طوری که فرد بتواند فعالیتهای روزمره خود را به خوبی انجام دهد، با افراد خانواده و محیط خود ارتباط مناسب برقرار نماید، و رفتار نامناسب از نظر فرهنگ و جامعه خود نداشته باشد.
ارتقاء سلامت روان زنان چیست؟ فرایند توانمندسازی زنان به گونهای که زنان بتوانند نه تنها در سلامت خود نقش داشته باشند بلکه باعث افزایش و بهبود آن نیز شوند. توانمند سازی زنان فرایندی است که طی آن زنان برای غلبه بر موانع پیشرفتشان ،فعالیت هایی را انجام میدهند که باعث تسلط آنها بر تعیین سرنوشتشان میشود.
تامین این سلامتی ابعاد متفاوتی دارد که بخشی به عهده جامعه ، والدین و فرزندان و بخشی به عهده مسئولان میباشد و در این میان نقش مردان ومتولیان امور جامعه در ارتقاء سلامت روان زنان از اهمیت خاص و چشمگیری برخوردار میباشد. نقش مادری زن اگر به خوبی مورد توجه قرارگیرد زن را درجایگاهی بسیار بالاتر و موثرتر از مرد درجامعه انسانی قرار می دهد .
مقام زن به ویژه نقش مادری او در پیشگاه خداوند و اولیای دین بسیار والا و ارزشمند است . پیامبر گرامی (ص) می فرماید : بهشت زیر پای مادران است. آنگاه که قرآن کریم در صدد احترام پدر و مادر بر می آیدبه دو بیان از آنها یاد می کند در یک بیان تعبیر به والدین کرده و هر دو را مورد احترام و تکریم قرار می دهد . ولی در بیان اختصاصی به ،تکریمی خاص از مادر می پردازد (مثلا نزول سوره ای درقرآن بنام نسا یک نمونه است). جالب آنکه این سخن حضرت حق ، تذکر یک وظیفه اختصاصی را بیان می کند ، بلکه بیانی حق شناسانه و تشکر آمیز از زن ، به عنوان مادر است . این تشکر اختصاصی حضرت حق از زن در برابر مرد ، نشان از تکریم مادر بودن و بزرگی منزلت وی دربارگاه قدس الهی است . به راستی میان آنچه در نگاه اسلام از مقام و منزلت زن دیده می شود با آنچه تفکر مادی گرای مغرب زمین به ارمغان آورده تفاوت بسیاروجود داردیا خیروچرا ؟ .
کلمات کلیدی:
ـ چگونه توبه کنم؟
جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل هنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل کرد و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:
خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می گویم |
سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک |
جز تو خدایی نیست |
لا الهَ الاّ اَنْتْ |
کار بد کردم و بخود ظلم نمودم |
عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی |
به گناه خود اعتراف می کنم |
وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی |
تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی |
اِنَّکَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ |
آدم (ع) تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می ریخت، وقتیکه آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت......
حضرت ابراهیم (ع) در عرفات
در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).
پیامبر اسلام (ص) در عرفات
و نیز دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.
و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت:
...... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی به سوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی میشود. من به شما توصیه می کنم هرکس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند.
......... من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یکی کتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است.
هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر اینکه آنرا به طیب خاطر به دست آورده باشد.....
صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (ع)
حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن ?کوه رحمت? نهادند و در سمت چپ کوه روی به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن به مناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود
کلمات کلیدی: