مدیرکل مقابله با عرضه ستاد مبارزه با موادمخدر گفت: سوداگران مرگ با هدف گذاری خود بر بافت سنی غالب در جامعه مصرف کننده کشور یعنی نوجوانان و جوانان و روحیات هیجانی و احساس گرایانه این اقشار، درصدد تولید و ترویج مواد پرخطری چون «کراک افغانی» و نیز محرک های قوی روانی و بسیار مخرب همچون «شیشه» هستند و همه روزه با عرضه این قبیل مواد در اشکال متفاوت و با اسامی جوان پسند، به گرمی بازار تهیه و توزیع مواد دامن می زنند.
علی علی اکبریان در گفت وگو با ایسنا، اظهار داشت: پیوند زنجیره ای مباحث، قاچاق، ترانزیت، توزیع و سوءمصرف موادمخدر و ارزش افزوده فراوان ناشی از سوداگری مواد در هر یک از این مقوله ها که تجارت موادمخدر را در زمره سه صنعت اول سودآور جهان قرار داده، همواره به عنوان مانعی بزرگ بر سر راه برخورد موثر با این پدیده به شمار می رود.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر شاهد درگیری بسیاری از حکومت ها و گروه ها، احزاب سیاسی و شخصیت های ذی نفوذ دنیا با این موضوع هستیم، افزود: این روند تا جایی ادامه داشته که نه تنها از حجم این ارتباطات دو سویه کاسته نشده، بلکه افزایش هم یافته است.
رشد 15 درصدی تولید مواد در افغانستان نسبت به سالهای گذشته
مدیرکل مقابله با عرضه ستاد مبارزه با موادمخدر تصریح کرد: روند تولید و توزیع موادمخدر نشان می دهد که هر ساله بر میزان و حجم تولید موادمخدر سنتی نیز افزوده می شود؛ به طوری که در سال جاری برآوردهای دفتر کنترل جرم و موادمخدر سازمان ملل (UNODC) حاکی از رشد 15 درصدی تولید مواد در افغانستان به عنوان بزرگ ترین کشت کننده خشخاش و اولین تولیدکننده مواد سنتی برپایه تریاک است.
علی اکبریان ادامه داد: بخشی از معضلاتی که دامن گیر جامعه ما در مقوله سوءمصرف موادمخدر است، متأثر از تحولات جهانی بروز یافته در این عرصه است، اما قطعا نباید از دخالت هدفمند کشورهای عضو ائتلاف غرب به رهبری آمریکا در تولید و قاچاق موادی پرخطر چون کراک افغانی یا هرویین کریستال به مقصد ایران با هدف درگیر ساختن نظام با چالش هایی بزرگ در این حیطه در طول سال های 2002 میلادی تاکنون چشم پوشید.
وی ادامه داد: یکی از عوامل اثبات کننده، جهت دار بودن کشت و تولید مواد در افغانستان و هدف گذاری آن توسط کشورهای معاند با نظام که در افغانستان حضوری فعال دارند، کشیده شدن بیش از پیش کشت خشخاش به شهرهای هم مرز یا نزدیک به مرزهای شرقی ایران است و تغییر روند تولید مواد به سمت موادی با قابلیت توزیع و مصرف در ایران در نقطه مقابل کاهش تولید موادی چون مرفین که قابلیت ترانزیت به سمت کشورهای غربی را دارد است.
کلمات کلیدی: کراک افقانی انسان سالم کمال پیشگیری
6-نوجوانی،یک سن هراس می باشد.
همچنان که «ماژریس»(6)اشاره نموده است بسیاری از عقاید عمومی درباره ی نوجوانان، به طورمدلل به شرح وضعیت آنها و ارزیابیهایی در این زمینه پرداخته است ومتأسفانه تعدادی از آنها، هاوی نظری منفی نسبت به نوجوانان می باشد.پذیرش قالبهای فرهنگی (7)در مورد «تین ایجرها»(13تا19ساله ها)(افرادی نامرتب و غیرقابل اعتماد که دارای استعداد تخریب، ویرانگری و رفتار ضداجتماعی هستند.)بسیاری از بزرگسالانی را که باید راهنمایی و حمایت ازنوجوانان را عهده دار شوند به این مرحله هدایت کرده است که از چنین مسئولیتی درقبال نوجوانان بهراسند و در نگرشهای خود نسبت به آنان و تدابیری که در رابطه با رفتار نوجوانان باید اتخاذ شود،احساس همدلی نداشته باشند.
کلیشه های عمومی همچنین برتصوری که نوجوانان از خود و نگرشهایشان دارند تأثیر می گذارد.همچنان که «آنتونی»،(8)درگفتگوهای خود از قالبهای فرهنگی نوجوانان شرح داده است:
قالبهای فرهنگی باید همچنین به عنوان آینه ای که عکس العملهای مناسب اجتماع را درخود منعکس و به معرض نمایش نوجوان می گذارد، عمل نماید.چنین تصویری که به نوجوان ارائه می شود، به تدریج او را به عنوان فردی قابل اعتماد درنظر می آورد و برطبق آن رفتار خویش را شکل می دهد.
پذیرش این کلیشه ها (قالبها)توسط نوجوانان و اعتقاد به این که بزرگسالان، نگرش حقیرانه ای نسبت به آنها دارند، انتقال آنان را به مرحله ی بزرگسالی دشوار می سازد.چنین امری در نوجوانان،به حساسیت زیادی نسبت به والدین آنها منجرمی شود و مانعی بین آنها و والدینشان ایجاد می کند و از برگشتن نوجوانان به سوی آنها برای کمک خواستن درحل مسایلشان جلوگیری می کند.
7-نوجوانی، زمان آرمان گرایی است.
نوجوانان تمایل دارند که به زندگی از ورای عینک سایه و روشن نگاه کنند.آنها به خود و سایرین آنچنان می نگرند که دوست دارند بهتر از آنچه که هستند، خود را باور کنند.این مطلب به ویژه در مورد آرزوهای نوجوان صادق است.این آرزوهای غیرواقعی نه فقط درباره خودشان بلکه، همچنین برای بستگان و دوستان آنها نیز وجود دارد.این آرزوها در اوایل نوجوانی با توسعه ی عواطف همراه هستند.بیشترحالات غیرواقعی آنان شامل رنجش زیاد، آزار و ناکامی است و نوجوانان زمانی که احساس کنند دیگران آنها را دست کم می گیرند و یا به اهدافشان دست نمی یابند، این حالات را از خودشان نشان می دهند.
با توسعه ی تجارت اجتماعی و شخصی و با افزایش قدرت تفکرعقلانی، نوجوانان رشد یافته تر،به خود، خانواده، دوستان و زندگی به طورکلی واقع بینانه تر می نگرند.درنتیجه آنها کمتر از ناامیدی و توهم نامعقول رنج می برند و نسبت به سالهایی که جوانتر بودند واقع گراتر می باشند.این یکی از موقعیتهایی است که آنها را در شادیهای بیشتری که خاص نوجوانان رشد یافته تر است، مشارکت می دهد.
همچنان که دوره ی نوجوانی ادامه می یابد، دختران و پسران به طور یکسان از آرمان گرایی متأثر می شوند.آرمان گرایی که از زندگی سبکبار، بی خیال و مجرد ناشی می شود.نوجوانان به تدریج خود را از آرمان گرایی رها نموده و به موقعیت بزرگسالان نایل می شوند.احساس این که دوره ی نوجوانی از دوره ی بزرگسالی و مسایل مربوط به آن از قبیل نیازمندیها و مسئولیتهایش، شادتر و با نشاط تر است، تمایلی را به وجود می آورد که نوجوانی را به یک دوره ی فریبنده، شاد و سبکبار مبدل نماید.
8-نوجوانی، آستانه ی بزرگسالی است.
همچنان که نوجوانان به بلوغ قانونی می رسند، آنها نگران کنارگذاشتن کلیشه های تین ایجرها (13تا19ساله ها)بوده و می خواهند این باور را پیدا کنند که نزدیک بزرگسالان هستند،مثل آنها لباس می پوشند و مانند آنها عمل می کنند ولی با این حال تصورمی کنند که اینها کافی نیست.بنابراین، آنها روی رفتارهایشان متمرکز می شوند تا بتوانند با بزرگسالان معاشرت نمایند. نوجوانان معتقدند که این رفتارها تصویری دلخواه از آنان را به وجود می آورد.
کلمات کلیدی: تویسرکان جلیلوند جمالی محمد نوجوانی
"محمد صادق فتحاللهی" در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی ایرنا افزود: شبکههای مافیایی با عرضه گسترده روانگردانها، رفتارهای پرخطر جنسی و بیبندوباری اخلاقی در تلاشند تا نهاد خانواده را فرو پاشند.
وی با بیان اینکه خانواده مهمترین محور برای امنیت افراد بشمار میرود، اظهارداشت: اعتیاد بلای خانماسوز است که آسیبهای اجتماعی را در خانواده بوجود میآورد.
فتحاللهی ادامه داد: 50 درصد خانوادهها پنج سال با تاخیر، متوجه اعتیاد اعضای خانواده خود میشوند که میتواند عوارضی جبران ناپذیری از جمله ابتلا به بیماری ایدز را به همراه داشته باشد.
این مقام مسئول در ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: متاسفانه خانوادهها اطلاعات کاملی راجع به اعتیاد ندارند و امروزه رفتارهای معتاد با گذشته متفاوت شده و باید خانواده نظارت دقیق تری بر روی رفتارهای اعضای خود داشته باشد.
فتح اللهی با بیان اینکه حدود 60 درصد معتادان متاهل هستند، افزود: ستاد مبارزه با مواد مخدر سعی می کند با بالا بردن سطح آگاهی مردم زمینه را برای مشارکت آنها آماده کند زیرا به مواد مخدر نباید به عنوان یک مشکل شخصی نگریسته شود بلکه احساس مسئولیت مردم در زمینه مبارزه با مواد مخدر باید افزایش یابد.
وی ، مشارکت خیران را در این زمینه ضروری دانست و اظهارداشت: از مردم خیر میخواهیم سرمایه گذاری بیشتری در زمینه تاسیس مراکز درمان معتادان و کنند تا این بلای خانماسوز، جوانان کشور را به نابودی نکشاند.
کلمات کلیدی:
درباره اینکه اعتیاد بیماری است یا جرم بحث بسیار شده است. برای موضوع مبارزه با قاچاق مواد مخدر هم کارهایی شده اما در نهایت شاید قاچاقچیان کاهش یافته باشند اما میزان مواد مخدر نه....
کار فرهنگی برای پیشگیری از اعتیاد مهم ترین و موثرترین راه حل در ایران بعد از انقلاب اسلامی بوده است با این حساب نیز کارشناسان معتقدند که پیشگیری پرسود ترین و امن ترین راه برای مبارزه با اعتیاد است.
اگر بتوان در مرحله پیشگیری تعداد معتادان را کاهش داد تقاضا برای مواد مخدر کاهش می یابدکه این موضوع در نتیجه باعث سود مالی،فرهنگی و حتی سیاسی میشود.
ولی موضوع مهمتر که مطرح میشود این است که:
آیا پیشگیری از اعتیاد به درستی و اندازه کافی انجام میشود؟
معتادان در جامعه امروز بی ضرر هم نیستند این طور نیست که تصور کنیم معتاد یک گوشه از جامعه در عالم خود زندگی میکند و به کسی کاری ندارد.
در تعریف کلی معتاد سر بار جامعه است ،او کار کاذب انجام میدهد و پولی را که شاید از چرخه درست اقتصادی هم به دست میاورد در چرخه نا مشروع اقتصادی هزینه میکند،در آمار کنترل جمعیت ثبت میشود اما در آمار کار تولیدی محسوب نمیشود در واقع یک فرد معتاد مصرف کننده است.
معتاد کمتر مساوی است با سود و رونق اقتصادی بیشتر
اگر معتادی ازدواج کند و با بعد از ازدواج معتاد شود کشور باید هزینه ایی چند برابر پرداخت کند ،هزینه ایی معادل بی سرپرست یا بد سرپرست شدن یک خانواده و بالا رفتن آمار بچه های طلاق که بار روانی زیادی بر جامعه تحمیل میکند.
برای جلوگیری از طلاق ناشی از اعتیاد چه باید کرد؟
شاید بحث و گفتگوهای زیادی در مورد این موضوع شده باشد ولی به نظر میرسد که این بار مرحله پیشگیری و درمان با هم جواب میدهد و بهترین جا مراکز مشاوره هستند که در آمار مراجعه کننده ها متاسفانه معتادان کمترین مراجعه را دارند و بخشی از این به خاطر نا اگاهی موجود در جامعه است و بخشی دیگر به خاطر ضعف شخصیت و محفوظ نماندن اسرار است.
طلاق و اعتیاد در خیلی از موارد به هم مرتبط است
طلاق و اعتیاد دو معضلی است که هزینه های مالی و روانی جامعه را بالا میبرد ، بچه های معتادان شبیه بچه های طلاق هستند و هردو بستری مناسب برای تکرار خانواده هایی با ناهنجاریهای مخرب اجتماعی که جامعه را در سیکل بیمار خود نگه میدارد ،پس طلاق های ناشی از اعتیاد فاجعه ایی اجتماعی اند که چرخ دنده های کشور را خرد میکند.
کار فرهنگی در این زمینه باید به طور اصولی و ریشه ایی انجام پذیرد،پیشگیری از اعتیاد یک تجارت جهانی است که هر چقدر در آن سرمایه گذاری کنیم کم است ، کشورهایی که در سال های اخیر در این زمینه خوب کار کرده اند نتایج بسیار خوبی هم به دست اورده اند ما باید یک دیوار فرهنگی در این زمینه برای فرزندانمان بکشیم و به آنها یاد دهیم که به سراغ مواد مخدر رفتن راحتی زندگی نیست بلکه آرامش قبل از طوفان است نکته اصلی این نیست که اعتیاد بیماری است یا جرم نکته اصلی این است که خانواده ای که در آن معتاد وجود دارد یاد بگیرد که طلاق درمان نیست بلکه خطر پذیری بیشتر است.
انسان جامه ایده ال باید درست فکر کردن و درست انتخاب کردن را بیاموزد اگر اینطور شود قرن ها در پیشگیری و درمان ناهنجاری ها اجتماعی جلو رفته ایم.
کلمات کلیدی: طلاق اعتیاد جلیلوند تویسرکان na
کلمات کلیدی: ساقی نامه“رضی الدین آرتیمانی”