سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمترین حقى که از خداى سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهاى او در راه نافرمانى‏اش یارى نباید خواست . [نهج البلاغه]
صبح سعادت: سربلندی عدالت ابادانی

ریا غریق مرحمت بی کران تو

هفت آسمان تجلی رنگین کمان تو

خورشید ناز می کشد از ذرهای خاک

آنجا که صبح می گذرد کاروان تو

صدها فرشته بال نهادند بر زمین

تا دامن خدیجه شود میزبان تو

بهتر شد آن زنان قریشی نیامدند

حوا و مریم اند پرستار جان تو

بر قلبهای خسته ما هم نزول کن

ای جبرئیل تا به سحر هم زبان تو

یک شاخه یاس در دل مجروح کاشتیم

 تنها به احترام مزار نهان تو

در بارش است رحمت بی حد ابر تو

پنهان شده است مثل شب قدر قبر تو


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 92/2/8:: 3:49 عصر     |     () نظر

 

عده ای روزهای ابتدایی نزدیک به شهادت اول را مثلاً پنج روز یا 10 روز را به برگزاری مجالس وعظ و عزاداری می پردازند و عده ای هم با توجه به شرایط خاص خود ترجیح می دهند روزهای فاطمیه دوم را انتخاب کنند و برخی هم به زنده نگهداشتن هر دو روز می پردازند. 

 

 

 به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا ‌‌سلام‌الله‌علیها‌ روایات مختلف است. از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر ‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌. میان علمای شیعه، دو تاریخ مشهور و مقبول است: یکی هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر ‌صل‌الله‌علیه‌و‌آله‌ و دیگری نود و پنج روز.

با توجه به رحلت پیامبر اسلام ‌صل‌الله‌علیه‌و‌آله‌ در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت 75 روز، در مورخة سیزدهم تا پانزدهم جمادی الاوّل ، شهادت حضرت زهرا‌‌سلام‌الله‌علیها‌ است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند اما بنا به روایت 95 روز، شهادت حضرت‌‌سلام‌الله‌علیها‌ در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی است.

ظاهراً علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت‌‌سلام‌الله‌علیها‌ معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ تا شهادت حضرت زهرا‌‌سلام‌الله‌علیها‌،29روز بوده باشند، حال آنکه در صورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13 جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود.

چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95روز، شهادت حضرت زهرا‌‌ سلام‌الله‌علیها‌ در آن واقع شده است،دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

علت بروز اختلاف در روز شهادت

در مورد تعداد روزهایی که حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها پس از رحلت پدر بزرگوارشان در قید حیات بوده اند در میان کتاب های تاریخی اختلاف وجود دارد. بعضی از مورخین مثل یعقوبی این زمان را چهل روز و کسانی مثل عایشه، دختر ابی بکر، این مدت را شش ماه و گروهی دیگر هشت ماه ذکر کرده اند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 92/1/20:: 11:33 صبح     |     () نظر

 مقدمه:
مظلومیت فاطمه زهرا و شهادت جانگداز او توسط قاتلینی همچون ابوبکر و عمر و . . در عالم اسلام امری است که از نور خورشید هم واضحتر است. با این وصف از کسی که نمی خواهد خورشید را نظاره کند و یا اصولا چشم دیدن خورشید را ندارد نباید انتظار داشت به چنین حقیقتی اعتراف کند. زیرا خداوند در قرآن درباره اینان فرموده است: ((لهم أعین لا یبصرون بها )) برای آنان چشم هست ولی نمی بینند.آری پروردگار ما از قدرت بینایی این افراد خبر داده است و دیگر نیازی نیست که ما اصرار بر دیدن و اعتراف اینها داشته باشیم. اما با گفتن حقیقت شاید بتوانیم دل سوخته مادرمان را شاد کنیم. و محبت خودمان را نسبت به او ثابت کنیم. پیشاپیش از در گاه مادر پهلو شکسته مان عذر خواهی می کنم اگر بیش از این نمی توانم در مسیر او قدم بردارم. از او دفاع کنم و مرهمی بر زخم او بگذارم.
1) تهدید عمر به آتش زدن خانه حضرت فاطمه:
عده‌ای از بیعت سرپیچی کرده بودند و در نزد علی در خانه فاطمه‌ جمع شده بودند. پس ابوبکر عمر را به دنبال آنها فرستاد. و این هنگامی بود که حضرت علی و زبیر برای مشورت در امر خلافت نزد حضرت زهرا رفت و آمد می کردند عمربن خطاب با خبر شد و گفت:(( ای دختر رسول خدا! به خدا در نزد ما کسی محبوبتر از پدرت نیست و پس از او محبوبترین تویی! و به خدا قسم این امر مرا مانع نمی شود که اگر علی و زبیر نزد تو جمع شوند دستور دهم که خانه را با آنها به آتش بکشند. ))اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه بیرون رفت حضرت علی و زبیر به خانه برگشتند. پس فاطمه فرمود: (( می دانید که عمر نزد من آمد و به خدا قسم یاد کرده اگر شما ( بدون اینکه با ابوبکر بیعت کنید ) به خانه برگردید خانه را با شما آتش می زند؟؟ و به خدا سوگند که او به سوگندش عمل خواهد کرد.(1)
2) آمدن عمر با آتش به سوی خانه حضرت زهرا:
ابوبکر به علی پیام فرستاد تا با وی بیعت کند اما علی نپذیرفت. پس عمر با مشعلی آمد. فاطمه ناگاه عمر را با مشعلی در خانه اش یافت. پس فرمود:(( یابن خطاب اتراک محرقا علی بابی؟! قال نعم. ))ترجمه: (( یابن خطاب! آیا من نظاره گر باشم و حال آنکه تو در خانه ام را بر من به آتش می کشی؟ عمر گفت: بلی . . . ))(2)

3) هجوم عمر و عده ای به در خانه حضرت زهرا:
اسامی تعدادی از افراد که به خانه فاطمه الزهرا (س) هجوم آوردند.(( عمربن خطاب، خالدبن ولید، عبدالرحمن بن عوف، ثابت ابن عمیس شماس، زیدن بن لبید، سلمة بن سالمة بن وقش، زیدبن ثابت، اسیربن حضیر))علمای اهل سنت نوشته اند:(( همه افراد داخل خانه بیرون آمدند مگر علی که گفت : من قسم خورده‌ام که در خانه بمانم تا قرآن را جمع‌آوری کنم. عمر قبول نکرد ولی اعتراض فاطمه باعث شد تا عمر برگردد. او برگشت و ابوبکر را تحریک کرد تا پیگیر مسئله باشد و او قنفذ غلام خود را چندین بار دنبال علی فرستاد ولی جواب منفی شنید. بالاخره عمر با جمعی از مردم به خانه فاطمه رفتند. تا فاطمه صدای آنها را شنید، ناله کرد. ای پدر، یا رسول الله، بعد از تو عمربن خطاب و ابوبکر بن ابی قحافه چگونه با ما رفتار می‌کنند. ))(3)
4) تذکر به عمر! و بی اعتنایی او در آتش زدن خانه:
عمر به خانه علی و فاطمه رسید و آنها را صدا زد اما آنها اعتنایی نکردند و از خانه خارج نشدند. عمر هیزم خواست و گفت : سوگند به خدایی که جان عمر در دست اوست یا بیرون می‌آیید و یا خانه را با اهلش به آتش می‌کشم.به عمر گفتند: یا اباحفص! فاطمه در این خانه است، حتی اگر فاطمه داخل خانه باشد؟ عمر جواب داد. (( اگر چه فاطمه باشد ))و نیزمقاتل ابن عطیه می‌نویسد : (( هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر وزیر بیعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر بر خانه فاطمه هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد. ))(4)
5) گریه فاطمه و به زور بیرون کشیدن حضرت علی از خانه و تهدید او به قتل:
در روایات اهل سنت آمده است که:(( . . . تا آنکه ( عمر و اصحابش ) پشت درب خانه فاطمه جمع شدند و دق الباب کردند. پس چون مردم صدای فریاد و گریه فاطمه را شنیدند در حالی که گریه می کردند متفرق شدند لکن عمر و اصحابش همانجا ماندند پس علی را با زور از خانه خارج کرده و او را به طرف ابوبکر کشاندند پس به او گفتند بیعت کن! علی گفت: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: اگر بیعت نکنی به خدایی که جز او خدایی نیست گردنت را خواهیم زد؟! ))(5)
6)لگد عمر بر حضرت زهرا:
ابن ابی دارم که ذهبی وی را (( الامام الحافظ الفاضل . . کان موصوفا بالحفظ و المعرفه )) خوانده، نقل کرده است:(( ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن ))ترجمه: (( عمر لگدی بر حضرت زهرا زد تا محسن سقط گردید. ))و او این حدیث را مورد تقریر و تایید خود قرار داده است.(6)
7) شهادت حضرت محسن:
عبارات و احادیث مختلفی از علمای اهل سنت در این قسمت نقل شده که دو نمونه از آن ها را عینا نقل می کنیم و برای بقیه آدرس کتاب موردنظر را می نویسیم. قابل ذکر است که برخی از جاها (( علت شهادت حضرت محسن ضربه قتفذ و برخی از جاها ضربه عمر)) ذکر شده است:ابن شهرآشوب سروی نقل می کند:(( فرزندان فاطمه عبارتند از حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و همانا محسن که از ضربه قنفذ عدوی کشته شد. ))مسعودی در اثبات الوصیه می نویسد:(( . . آنان در هجوم به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشار دادند که محسن را سقط کرد. ))و نظام معتزلی معتقد است که بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت.(7)
8) غضب حضرت زهرا بر ابوبکر:
علمای اهل سنت نقل کرده اند که حضرت زهرا فرمودند:(( آنان ( ابوبکر و عمر ) جرمی مرتکب شدند که خدا خود بازخواستشان می کند و آنان را به حساب می کشد. ))(8)و از دیگر مطالبی که گواه خشم و غضب حضرت فاطمه بر ابوبکر و عمر و . . . می باشد خطبه ایشان در مسجد است که فرمودند:(( . . . ای پسر ابوقحافه ( ابوبکر ) آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم! عجب افترای بزرگی و چه بدعتی است که در دین می گذارید؟ . . . به زودی خواهید دید که هر خبری را جایگاهی و هر مظلومی را پناهی خواهد بود. ))(9


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 92/1/20:: 11:23 صبح     |     () نظر
چرا ربیع‌الاول ماه سرور اهل‌بیت(ع) است
ماه ربیع‌الاول از آغازش که یادآور آغاز هجرت پیامبر اکرم(ص) و تداعی‌کننده جانفشانی امیرالمؤمنین(ع) در لیلة‌‌المبیت است تا انتهایش رویدادهایی به وقوع پیوسته است که موجب سرور شیعیان می‌شود.
 
به گزارش خبرگزاری فارس، امروز، آغاز بهار ما‌ه‌های قمری است، سومین ماه از ماه قمری که «ربیع‌الاول» خوانده می‌شود را ماه سرور و شادی اهل‌بیت می‌نامند.
اینکه عزاداران حسینی نزدیک به 60 روز در مصیبت مولایشان به سوگواری پرداخته‌اند، با ره‌ توشه عشق حسینی به استقبال از ماهی می‌روند که ایام پر برکت و میمنتی در آن قرار دارد.
در این ماه از ابتدای آغازش که یادآور آغاز هجرت پیامبر اکرم(ص) و تداعی کننده جانفشانی امیرالمؤمنین(ع) در لیلة ‌المبیت تا انتهایش حوادث و رویدادهای به وقوع پیوسته است که باعث خوشحالی شیعیان می‌شود که در ادامه نگاهی گذرا به آن‌ها خواهد شد:
در روز چهارم ماه ربیع‌الاول سال اول هجری، پیغمبر(ص) از غار ثور پس از گذشت سه روز به قصد هجرت به مدینه خارج می‌شود.
نهم ربیع‌الاول، روزی است که شیعیان عصر غیبت به خوبی آن را گرامی می‌دارند، چرا که سالروز آغاز امامت آخرین ذخیره الهی و نهمین فرزند اباعبدالله الحسین(ع) است.
سالروز ازدواج پیامبر مهربانی‌ها با حضرت خدیجه نیز در روز دهم ربیع‌الاول در 15 سال قبل از بعثت واقع شده است.
روز دوازدهم ربیع نیز 3 واقعه خوشایند اتفاق افتاده است، در ابتدا سالروز ورود پیامبر(ص) به شهر مدینه و شادی مردم این شهر و استقبال بی‌نظیر آن‌ها از رسول خدا(ص) و ورود ناقه نبی خدا(ص) به خانه ابو ایوب انصارى از برجسته‌ترین رویداد این روز است.
همچنین انقراض حکومت ظالم و ننگین بنى‌امیه در سال  132 قمری رخداد مهم 12 ربیع‌الاول است که به دست ابومسلم مروزی خراسانی اتفاق افتاد که چهاردهمین خلیفه بنى امیه «مروان حمار» در قریه‌اى از روستاهای مصر توسط او به قتل رسید و دولت بنى‌امیه بعد از 91 سال و 2 روز که یک هزار و 92 ماه و 2 روز ساقط شد.
هلاکت معتصم بالله عباسی همان کسی که شیعیان زیادی به شهادت رساند و جنایات‌های بی‌شماری را مرتکب شد، در سامرا در سال 227 قمری به وقوع پیوست.
و اما روز 14 این ماه دو واقعه مهم رخ داده است که قلوب شیعیان را بسیار خوشحال می‌سازد، چرا که هلاکت یزید ملعون در سال 64 هجری قمری و خروج مختار ثقفی در سال 66 قمرى به خونخواهی از ثارالله(ع) در این روز اتفاق افتاده است.
آری! در این ماه، رحمت الهی بیش از بیش هویداست، چرا که میلاد برترین انسان‌ها و شایسته‌ترین بندگان در آن قرار داد، رحمتی که از ابتدای آفرینش همتایی برای آن یافت نمی‌شود و این میلاد فرخنده در 17 ربیع اتفاق می‌افتد که با وجود مولود پر برکت خاندان هاشم، ایوان کسرى به لرزه افتاد، دریاچه ساوه خشکید و آتشکده هزار ساله فارس خاموش شد و آمنه مادر گرامی ختم رسل(ص) صدایى شنید: «بهترین خلق متولد شد، او را محمد نام کن» و هاتفى ندا کرد: «جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا».
هلاکت قوم نمرود به وسیله گزش پشه ‌-از سوی خدا مأمور بودند به حمایت از حضرت ابراهیم(ع) وارد میدان شوند- و جنگ حضرت داود(ع) با جالوت از رخدادهای است که قبل از ظهور اسلام در 18 ربیع‌الاول به وقوع پیوسته است.
اینک پس از دو ماه که دل‌هایمان را به عطر حسینی، زینبی، حسنی، نبوی و رضوی معطر کردیم، به استقبال ماهی می‌رویم که در آن سالروز آغاز امامت حضرت مهدی(عج) را جشن خواهیم گرفت و از خداوند تبارک و تعالی تعجیل در ظهور حجتش را بخواهیم، به امید روزی که بهار ماه‌ها اتفاق افتد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/10/26:: 8:33 عصر     |     () نظر
خورشید کربلا

3 ـ احیاى اهل بیت

یکى از کارهاى مـعـاویه این بود که به هر طریق مـمـکن مـى کوشید تـا نام و یاد اهل بیت رسول اللّه را مـحو و نابود کند و آثـار و فضایل و مناقب آنان را ریشه کن نماید، از جمله راه هایى که معاویه براى رسیدن به این هدف در پیش گرفته بود اینهاست :

 

1 ـ وضع و جعل اخبار و احادیث از زبان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در پائین نشان دادن مقام آنان .

2 ـ مى کوشید تا جامعه مخصوصا نسل نو را دشمن خاندان پیغمبر تربیت کند.

3 ـ هر که فـضائل على علیه السلام و خاندانش را ذکر مى کرد با سخت ترین عقوبات کیفر مى داد!

4 ـ به استـانداران و فـرمـانداران دستور داده بود تا بر منابر و خطبه هاى نماز جمعه

نوجوان کربلا

اهل بیت را لعن و سبّ (دشنام ) نمایند!

حسین عـلیه السلام در کنفـرانس سیاسى بزرگـى که در مـکه مـکرمـه تـشکیل داد و مـسلمـانان سراسر کشور اسلامى آن روز شرکت داشتند مردم را از هدف شوم معاویه که مى خواهد موقعیت اسلامى اهل بیت را ساقط نماید آگاه ساخت .

حسین عـلیه السلام که شنیدن سبّ پدر بزرگوارش در منابر از هزار بار مردن برایش دشوارتـر بود براى رسیدن به مـیدان جهاد و شهادت در راه خدا پر میکشید و لحظه شمارى میکرد، پس حسین علیه السلام قیام کرد تا آثار نبوت و خاندان پیامبر را احیا کند و موقعیت اسلامى آنان را بازگرداند. 3

 4 ـ از بین بردن بدعت

یکى دیگـر از کارهاى حکومت اموى در برابر اسلام ایجاد بدعت و نشر آن بود تا بدین وسیله اسلام را تـحریف و از مـسیر صحیح منحرف نماید و روش حکومت اموى در این مسیر بدعـت هاى جاهلى را زنده مى کرد تا در مقابل ، سنت هاى اسلام را از بین ببرد چنانکه امام علیه السلام در نامه اى که براى مردم بصره نگاشت به این حقیقت اشاره کرد:

فـانّ السنة قـد امـیت و البدعـة قـد احییت همـانا سنت رسول خـدا را بدست فـرامـوشى سپـردند و بدعـت ها را زنده کردند، یا در نقـل دیگـرى است ؛ فانى ادعوکم الى احیاء معالم الحق و اماتة البدع ; شما را به زنده کردن مـعـارف اسلامـى و از بین بردن بدعـتـها دعـوت مـى کنم .4 و بهمین دلیل حسین عـلیه السلام قـیام کرد تـا رسوم جاهلیت را ریشه کن ساخته و سنت جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله را احیا نموده و در میان جامعه اسلامى رواج دهد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 91/9/7:: 12:0 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >