از جمله هدف های روانشناسی را می توان تامین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به طور کلی هماهنگ کردن انسان ها با محیط زندگی دانست (1) .
طبیعی است که انگیزه های فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تاثیر دارند و می توان این انگیزه ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود:
1- انگیزه های فیزیولوژیک;
2- انگیزه های روانی انگیزه های فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافت های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به هم خوردن تعادل آن به وجود می آیند، مربوط می شود.
این انگیزه ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده می سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت های بدن به وجود می آورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در می آورد.
انگیزه های روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تاثیر به سزائی دارند.
در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرا هست، روی انجام این انگیزه ها به نحو کامل و صحیح برای تامین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تاکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمت های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می کند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شده اند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می کند:
«...ربنا الذی اعطی کل شئ خلقه ثم هدی » «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت
وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است » (2) .
و در سوره «اعلی » آیه 1- 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین می فرماید:
«سبح اسم ربک الاعلی الذی خلق فسوی والذی قدر فهدی » «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود» .
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم می سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسان ها وجود دارد. این، همان نظریه ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:
«والارض مددناها و القینا فیها رواسی و انبتنا فیها من کل شئ موزون » «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم » .
و در آیه دیگری (در سوره فرقان، آیه 2) می فرماید:
«و خلق کل شئ فقدره تقدیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد» .
و در آیه دیگر (3) می فرماید:
«و کل شئ عنده بمقدار» «... هر چیزی نزد او به اندازه است » .
کلمات کلیدی: