در این میان حرکت معنوى، اجتماعى و سیاسى حضرت رضا علیه السلام براى نماز عید اهمیت خاصى در تاریخ اسلام دارد . این حماسه جاویدان نشان مىدهد که اگر پیشوایان معصوم علیهم السلام و بزرگان دین و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت مىیافتند و مىتوانستند از نمازهاى عید فطر و قربان بهره بردارى کنند، چه نتایج پر بارى براى مسلمانان داشت .
براى آشنایى خوانندگان گرامى با عظمت این حرکت و نقش آن در تحولات معنوى و سیاسى جهان اسلام و همچنین توجه به سیره اهل بیت علیهم السلام در اجراى مراسم عید فطر و قربان خلاصهاى از آن واقعه را مىخوانیم:
بعد از جریان ولایتعهدى حضرت رضا علیه السلام، عید فرا رسید . مامون با اصرار زیاد از آن حضرت خواست تا براى اجراى مراسم عید حضور یابد و ضمن اقامه نماز عید خطبه بخواند . امام رضا علیه السلام به فرستاده مامون فرمود: شروطى را که میان من و تو در پذیرفتن امر ولایتعهدى بود، خودت مىدانى. [ بنا بر این بود که من از این گونه امور معاف باشم] مامون پیغام داد که: من مىخواهم با این عمل دل مردم آرامش یابد و فضیلت شما را بشناسند .
پیغامها از سوى مامون و امتناع حضرت رضا علیه السلام پیوسته ادامه داشت تا آن که حضرت رضا علیه السلام در اثر پافشارى خلیفه فرمود: دوست دارم مرا از این امر معاف دارى و اگر معاف نمىدارى، من همچنانکه پیامبر صلى الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام براى نماز عید بیرون مىآمدند، خواهم آمد . مامون گفت: هر طور که دوست دارى بیرون بیا و مراسم عید را به انجام برسان . آن گاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسکونى حضرت رضا علیه السلام اجتماع نمایند . با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه براى شرکت در مراسم و بهرهگیرى از وجود حضرت رضا علیه السلام خود را آماده کردند . هنگامى که خورشید طلوع کرد، امام علیه السلام غسل نمود و عمامه سفیدى را که از پنبه تهیه شده بود بر سر گذاشت و یک سر آن را روى سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت . دامن را به کمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان کنند . آن گاه عصاى پیکان دارى به دست گرفت و از منزل بیرون آمد . آن حضرت در حالى که پا برهنه بود و پیراهن و سایر لباسهایش را به کمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیک خویش - که آنان نیز چنین کرده بودند - به همین شکل از منزل به سوى مصلا حرکت کردند .
موقع خروج از منزل، امام رضا علیه السلام سر به سوى آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گفت، این تکبیرها آن چنان با صلابت و روحانیت خاصى ادا مىشد که گویى آسمان و در و دیوار با نواى حضرتش هم آواز هستند . سرداران و نظامیان و سایر مردم که با آمادگى و آراستگى تمام در بیرون منزل صف کشیده بودند، هنگامى که امام رضا علیه السلام و یارانش را به آن صورت مشاهده کردند به پیروى از امام رضا علیه السلام و هماهنگ با او فریاد تکبیر سردادند .
شهر مرو یکپارچه فریاد تکبیر سر داد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت علیه السلام به لرزه در آمد، سرداران هنگامى که حضرت را با آن حال دیدند از مرکبهاى خود پیاده شدند و کفشهاى خود را در آورده و کنار گذاشتند و به دنبال امام علیه السلام به راه افتادند . حضرت رضا علیه السلام پیاده راه مىرفت و هر ده قدم یک بار مىایستاد و سه تکبیر مىگفت .
یاسر خادم مىگوید: در این حال ما خیال مىکردیم که آسمان و زمین و کوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو یکپارچه گریه و شیون بود، فضل بن سهل ذوالریاستین با مشاهده این اوضاع به مامون گفت: اگر [امام ] رضا علیه السلام با این وضع به مصلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد [و ممکن است با یک اشاره طومار حکومت را در هم پیچند] به نظر من بهتر است که از او بخواهى تا برگردد .
مامون هم فورا کسى را فرستاد و از حضرت رضا علیه السلام در خواست نمود تا از میانه راه برگردد . امام رضا علیه السلام هم کفشهاى خود را طلبید و سوار مرکب شده، به منزل مراجعت کرد . (17)
این روایت گذشته از این که تدبیر و دوراندیشى حضرت رضا علیه السلام را براى شکست سیاستهاى شیطانى مامون نشان مىدهد، چگونگى اجراى مراسم باشکوه عید در سیره اهل بیت علیهم السلام و کیفیت یک نماز واقعى عید را بیان مىکند .
کلمات کلیدی: