صبح با صدای الله اکبر بیدار شدن و روز با نماز فجر آغاز کردن، به انسان احساس سرزندگی نشاط و آمادگی برای فعالیت میدهد.زود بیداری صبحگاهی و احساس غمگینی در غروب، که در بیماری افسردگی شایع است، با برپایی نماز
فجر و مغرب، به شخص افسرده در این زمان ها، اطمینان قلب و احساس بهبودی میبخشد.
گروهی از روان پزشکان دانشکدة علوم پزشکی علامه اقبال لا هوری در پاکستان، در سال 1985 م به این نتیجه رسیدهاند که درمان افسردگی با نماز و تهجد، نافله و ذکر آیات قرآنی، در گروه مطالعه تا 78./. درصد مؤثر بوده است؛ در مقابل، در گروه شاهد که شب بیدار بودند، پانزده درصد بهبودی نشان دادهاند. تحقیق دکتر محمد اظهر از مالزی نیز نتایج مشابهی را نشان داده است. همچنین، روان پزشکان در این امر همگی معتقدند که مرگ و میر کسانی که تعداد نزدیکان آنان محدود بوده، تا سه برابر، بیش از کسانی است که با دوستان خود در تماس مستمر و همیشگی بوده ند.
طبق بررسی های حسین اکبر (1377)، نماز جماعت و رفتن به مسجد، امکان تماس مستمر با افراد هم عقیده و روابط اجتماعی را فراهم میکند. خاتونی (1376) دریافته است که شنیدن آوای قرآن باعث کاهش اضطراب بیماران قلبی میشود. همچنین، رمضانی (1380) در بررسی وضعیت روانی و مذهبی افراد مبتلا به ویروس ایدز دریافت که در طول مدت مطالعة باورهای دینی و اعتقادی افراد، هم گام با آن، سیر بیماری دست خوش تغییر شده است؛ بنابراین، نتیجه میگیرد که با استفاده از درمان های روان شناختی همراه با شیوه های مبتنی بر اعتقادات و باورهای مذهبی، دردهای روحی و روانی به طور مؤثرتری در افراد مبتلا، کاهش یافته و زمینة پیشگیری از گسترش و انتقال ویروس به سایر افراد، در آنها تقویت میشود.(10)
در مطالعه موسوی و همکاران (1380) دربارة حضور در اجتماعات مذهبی، و ارتباط آن با بیماری حاد قلبی، مشخص شد که در مجموع، حضور نیافتن در مراسم و گردهمایی های مذهبی مورد مطالعه، بیش از 32./. درصد از بیماران حاد
قلبی در شش ماه پیش از ابتلا را تشکیل میدادند. در حالی که این رقم در گروه کنترل کمتر از سیزده درصد بود. جیمز و مانویل جی (11) (1993) نشان دادهاند که تمرین های مذهبی و نیایش، موجب درونی شدن ایمان مذهبی و ارتقای وضعیت دوانی بازماندگان از جنگ ویتنام شده است. (12)
در دوران نو جوانی، یکی از اثرات بسیار روشن مسائل فرهنگی بررفتار جنسی نوجوانان، مداخلات مذهبی است. نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند، ارزش های مذهبی را جزء مهمی از زندگی خود درنظر میگیرند و کمتر به فعالیت های جنسی زود هنگام میپردازند. این یافته ها، در خصوص نوجوانان مذاهب مختلف کاتولیک، پروتستان و یهود، کاربرد یکسانی دارد.
در پژوهش هالپرن (13) و همکاران (1994)، ترشح هورمون تستوسترون و رابطة آن با دین داری، برروی صد پسر نوجوان بررسی شد. هدف آنها کنترل فعالیت جنسی بود. این افراد دریافتند که پرداختن به امور مذهبی و فعالیت های دینی، در ترشح هورمون جنسی تستوسترون نقش بسزایی دارد. زمانی که نوجوان به امور دینی سرگرم میشود، یا به مقدمات و اصول دینی توجه میکند، نگرش جنسی او منفی شده و رفتار جنسیاش کاهش مییابد؛ زیرا هنگام پرداختن به امور دینی، هورمون تستوسترون کمتر ترشح میشود و چون که این هورمون کم ترشح میشود، فعالیت جنسی نیز کاهش مییابد.
اثرات مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی مشکلات روان شناختی مورد بررسی شده است. همچنین، ارتباط بین مذهبی بودن و اضطراب و ناراحتی های روانی، در مطالعات همه گیر شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونه، نتایج دو بررسی نشان داد، اضطراب و ناراحتی های روانی افرادی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، بسیار کمتر از کسانی بود که به این اعتقادات پایبند نبودند.(14)
درمطالعات مختلف، از جمله پژوهش جلیلوند (1378) دربارة بررسی تأثیر نماز بر اضطراب دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران، مشاهده شد که آن دسته از دانش آموزانی که نماز میخوانند و مفید به تکالیف مذهبی اند از اضطراب کمتری رنج میبرند.(15)
در پژوهش خلخالی (1380) با عنوان مقایسة نیم رخ رواین افراد با گرایش مذهبی بالا و پایین در شهرستان تنکابن، مشخص شد که دانشجویانی که اعتقادات مذهبی بیشتری داشتند کمتر به اختلالات روانی در آیتم های مربوط به آزمون(MMPI (16 مبتلا بودهاند.
کلمات کلیدی: