شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به ? هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.
مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح) را ?? دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال های کبیسه سه روز بیشتر از یلدا (شب ?? دسامبر) فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می شده اند.
آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.
کلمات کلیدی:
امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزهای از جشنهای ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد.[6] هنگام توسعه? آیینهای رازآمیز در اروپا و سرزمینهای تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز 17 دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام مینهادند. این جشن تا هفت روز ادامه مییافت و انقلاب زمستانی را شامل میشد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده میکردند روز انقلاب زمستانی به جای 21 یا 22 دسامبر حدوداً در 25 دسامبر واقع میشد. هنگام عید ساتورنالیا، رومیها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، به تعویق انداختن کسب و کار و منازعات، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی بردهها مینمودند. همچنین آیین رازآمیز میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، میترا در سرزمینهای تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت میترا، جشن میگرفتند. این جشنها و سایر مناسک تا روز اول ژانویه ادامه مییافت که رومیان آنرا روز ماه و سال جدید میدانستند. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و بهخصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود همچنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. کلیسای کاتولیک روم روز 25 دسامبر را به عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پگانیسم در آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. برای نمونه، کلیسا جشن زادروز میترا خدای نور و روشنایی را با جشن بزرگداشت زادروز عیسی که عهد جدید او را نور و روشنی جهان مینامد، جایگزین نمود تا از درآمیختن این دو مناسبت، نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. اکنون کلیسای ارامنه روز ششم ژانویه را که گفته میشود روز غسل تعمید مسیح است را به عنوان روز میلاد مسیح جشن میگیرند.[7] تاریخدانان، تاریخ دقیق زادروز عیسی را نمیدانند. فرانتس کومون، باستانشناس بلژیکی و بنیانگذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میترایسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) میدانند اما این ایده از دهه 1970 میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادلهبرانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده است.[8]
کلمات کلیدی:
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.[5] در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه? کوههای البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید مینشستند. برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند که دعای شکرانه نعمت بودهاست. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز مینامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسانها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده میپوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز میدانستند و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در خورروز در برابر آن میایستادند و عهد میکردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند
کلمات کلیدی:
آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن«یلدا» واژهایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخههای متداول زبان «آرامی» است. زبان «آرامی» یکی از زبانهای رایج در منطقه خاورمیانه بودهاست. برخی بر این عقیدهاند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته میشده، وارد زبان پارسی شدهاست.
واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) میگفتند که ماه تولد خورشید بود. واژه دی dey از day پهلوی و از dadhva اوستایی آمده است که به معنی خداوند و آفریدگار است و این واژه با day انگلیسی که خود از daeg و tag ژرمنی متقدم آمده است مرتبط نمی باشد! ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز سال نو مذهبی بوده است. چنان که میراث آن از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه? آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
از نظر طب سنتی ایران در شب یلدا باید غذاهای گرم خورده شود. میوه مخصوص این شب کدو تنبل میباشدکه دارای طبیعت گرم میباشد. میوه هندوانه مخصوص چله تابستان میباشد نه زمستان چون طبیعت هندوانه سرد است و در فصل گرم باید خورده شود. هم چنین کدو تنبل در تقویت قوای مغز نیز بسیار مؤثر میباشد.
کلمات کلیدی:
مقدمه: همزمان باسالروز ازدواج مبارک امام علی (ع) وحضرت زهرا (س) (سال دوم هجری قمری ) و با توجه به اهمیت وتاثیرنقش مادران درسلامت وسعادت جامعه اسلامی مطالب زیر پیرامون بهبودبهداشت روان زنان بر سلامت اجتماعی ارائه می شود؛ امنیت روانی اجتماع دراین بزنگاه ازدوران معاصرکه جامعه درحال گذار از سنت به صنعت یا مدرنیته است بدون شک با دختران ومادران می باشد. زن موجودی ظریف،بااحساس وعاطفه قوی است که خداوندمتعال اورا آفرید تابخشی ازباررسالت تعلیم وتربیت جامعه رابردوش گیرد ودرمسیر کمال گام بردارد.خداوند زن که مظهر جمال الهی است را آفریدواورامایه آرامش وسکون همسرونهایتا جامعه قرارداد،تاخانه وخانواده رادرسایه عطوفت و رحمت ومودت ،مایه بقای زندگی اجتماعی گرداند.دین اسلام زن راازجایگاه زن بودنش موردتقدیرقرارمی دهد.علی (ع) به نقل ازپیامبردراین مورد می فرماید"احترام بانوان را پاس نمی داردمگرکسی که بزرگوار وکریم است وبه ایشان اهانت نمی نماید مگرکسی که پست وفرومایه است." درجایی به نقل ازامام پارسایان علی (ع)آمده است که دوستی تمام عالم بیرون از محیط خانه برای مردان درصورت فقدان دوستی در منزل بی فایده است وبرعکس دشمنی تمام عالم بیرون درصورت دوستی همسرآزارنده نمی باشد ؛آیاتابحال ازخود پرسیده اید چرا؟
امنیت روانی اعضای خانواده در محیط خانه وجامعه به آسایش وآرامش خانمها مربوط می شود، آسیب هویتی زنان، یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که از طریق شبیخون فرهنگی، زنان را در سطح اجتماع تهدید میکند.
زنان باید از تمامی ظرفیتها و تواناییها برای رشد و تعالی خود استفاده کنند؛ همچنین سیستمهای تعلیم و تربیت و سیستمهای آموزشی برای زنان باید طبق موازین ودیدگاه پیشرفته دین مبین اسلام باشد.
بهداشت روانی : بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را باز می شناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی تطابق حاصل کرده از نظر شغلی مفید وسازنده باشد و به عنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت وهمکاری داشته باشد . عواملی همچون بیکاری، اختلاف با همسر، اعتیاد، طلاق و فوت همسر از جمله مواردی است که در زندگی زنان، اختلال به وجود میآورد.
عوامل موثر بربهداشت روان: عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، مشاجره زن ومرد، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی از عمده ترین عوامل تاثیرگذاران بر بهداشت روانی مردم هستند .
سلامت روان چیست ؟ تامین و حفظ سلامت روانی، فردی و اجتماعی به طوری که فرد بتواند فعالیتهای روزمره خود را به خوبی انجام دهد، با افراد خانواده و محیط خود ارتباط مناسب برقرار نماید، و رفتار نامناسب از نظر فرهنگ و جامعه خود نداشته باشد.
ارتقاء سلامت روان زنان چیست؟ فرایند توانمندسازی زنان به گونهای که زنان بتوانند نه تنها در سلامت خود نقش داشته باشند بلکه باعث افزایش و بهبود آن نیز شوند. توانمند سازی زنان فرایندی است که طی آن زنان برای غلبه بر موانع پیشرفتشان ،فعالیت هایی را انجام میدهند که باعث تسلط آنها بر تعیین سرنوشتشان میشود.
تامین این سلامتی ابعاد متفاوتی دارد که بخشی به عهده جامعه ، والدین و فرزندان و بخشی به عهده مسئولان میباشد و در این میان نقش مردان ومتولیان امور جامعه در ارتقاء سلامت روان زنان از اهمیت خاص و چشمگیری برخوردار میباشد. نقش مادری زن اگر به خوبی مورد توجه قرارگیرد زن را درجایگاهی بسیار بالاتر و موثرتر از مرد درجامعه انسانی قرار می دهد .
مقام زن به ویژه نقش مادری او در پیشگاه خداوند و اولیای دین بسیار والا و ارزشمند است . پیامبر گرامی (ص) می فرماید : بهشت زیر پای مادران است. آنگاه که قرآن کریم در صدد احترام پدر و مادر بر می آیدبه دو بیان از آنها یاد می کند در یک بیان تعبیر به والدین کرده و هر دو را مورد احترام و تکریم قرار می دهد . ولی در بیان اختصاصی به ،تکریمی خاص از مادر می پردازد (مثلا نزول سوره ای درقرآن بنام نسا یک نمونه است). جالب آنکه این سخن حضرت حق ، تذکر یک وظیفه اختصاصی را بیان می کند ، بلکه بیانی حق شناسانه و تشکر آمیز از زن ، به عنوان مادر است . این تشکر اختصاصی حضرت حق از زن در برابر مرد ، نشان از تکریم مادر بودن و بزرگی منزلت وی دربارگاه قدس الهی است . به راستی میان آنچه در نگاه اسلام از مقام و منزلت زن دیده می شود با آنچه تفکر مادی گرای مغرب زمین به ارمغان آورده تفاوت بسیاروجود داردیا خیروچرا ؟ .
کلمات کلیدی: