سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]
صبح سعادت: سربلندی عدالت ابادانی

شهید مطهری می فرمایند: ...«ابا عبدالله (علیه السلام) اهل بیت خودش را حرکت می دهد، برای اینکه در تاریخ رسالتی عظیم را انجام دهند. برای این که نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، اما با قافله سالاری زینب، بدون آنکه از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زینب (علیهاالسلام) تجلی می کند و از آن به بعد به او واگذار شده بود.»
حضرت زینب (علیهاالسلام) بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجری، پیام رسای خویش را از دشت خونین کربلا برای مسلمانان ابلاغ نمود و آن را برای همیشه در تاریخ، زنده نگه داشت.
البته، حضور و نقش عظیم آن حضرت در نهضت کربلا، منحصر به بعد از قیام نیست، بلکه ایشان از ابتدای راه، حضوری فعال و تعیین کننده در انقلاب حسینی داشتند. همیاری حضرت زینب (علیهاالسلام) با امام حسین (علیه السلام) در انجام مسوولیت ها را می توان بزرگترین نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشورا دانست. آن حضرت به عنوان امین امام، بخش وسیعی از مسوولیت ها و امور کاروان را بر عهده داشت، تا امام (علیه السلام) فرصت و فراغ بیشتری برای آماده سازی قیام داشته باشد.
اما اصلی ترین وظیفه حضرت زینب (علیهاالسلام)، بعدازظهر عاشورا، متجلی می شود. اگر نبود آن عالمه غیر معلمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسین (علیه السلام) دستخوش تحریف می گردید، بلکه اسلام نیز در معرض خطری جدی قرار می گرفت.
پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن می توان گفت: یکی آن که آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آن که چه نقشی داشتند. زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی «ع» بودند، و برخی جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران. زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانی، از اولاد اهل بیت علیهم السلام بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا «ع» بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین «ع» و مادر وهب بن عبدالله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند 5 نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبدالله کلبی، مادرعبدالله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری «ع.» زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبدالله بن عمیرکلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همان جا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد. زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمومنین«ع»، همچنین فاطمه دختر امام حسین «ع» نیز جزو  اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانی های افشاگر داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
درباره نقش زنان در واقعه عاشورا کتاب زنان عاشورایی که چندی است موسسه فرهنگی موعودآن را منتشر کرده یکی از خواندنی ترین آثار این حوزه است که تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 90/9/21:: 9:11 صبح     |     () نظر

عنوان :« بصیرت افزایی قیام ثارالله »

به مناسبت ایام محرم (1433ه ق )    .

   امام حسین(ع) وقتی به امامت رسیدند که صلح امام حسن(ع) وی را محدود می ساخت؛ زیرا یکی از اصول این پیمان واگذاری خلافت به امام (ع) و اهل بیت(ع) بود. اما معاویه با مسموم کردن وشهادت امام حسن(ع) کوشید تا راه را برای رسیدن به مقاصد خود هموار کند. معاویه برخلاف عهد نامه صلح با امام حسن(ع) تمامی مفاد پیمان را نقض می کند. با این همه، امام حسین(ع) در شرایطی قرار داشت که نمی توانست حرکتی در برابر معاویه صورت دهد. از این رو در انتظار پایان عمر معاویه ماند. معاویه پیش از مرگ خود یزید را به حکومت و خلافت رساند. وجهت حفظ ظاهر به بیعت خواهی برای فرزند خویش به مکه و مدینه می رود که در این سفر همه را مرعوب خود می کند و یا مخالفان را می خرد و تنها چهار تن از جمله امام حسین(ع) است که از بیعت با یزید به عنوان جانشینی سر باز می زنند. یزید پس از خلافت با تعرض به امام حسین(ع) و بیعت خواهی، گستاخانه و مغرورانه می کوشد تا به هر شکلی شده از امام حسین(ع) بیعت گیرد که با مقاومت اهل بیت(ع) و بنی هاشم مواجه می شود و امام در مسیر قیام علیه یزید و خلافت سلطا نی او گام برمی دارد و به مکه می رود تا پیام انقلابی خود را به گوش مؤمنان در مراسم حج برساندامابدون اتمام مناسک حج به حرکت خودتاشهادت ادامه می دهند. در تمام مدت حکومت سقیفیان جز مدت کوتاه چهار سال و نیم حکومت علوی و شش ماهه حکومت امام حسن(ع) در بخش کوچکی از سرزمین بزرگ اسلام، مردم اثری از عدالت اسلامی و حکومت ولایی را تجربه نکرده بودند و مردم براین باور و تجربه بودند که اسلام حقیقی آن چیزی است که سقیفیان و امویان انجام می دهند. مخالفت در برابر یزید از سوی امام حسین(ع) ، معنایی جز این نمی داد که کلیت نظام خلافت سقیفیان باطل بوده است؛ زیرا امام حسین(ع) خلافت یزید را ادامه راه انحرافی و نتیجه دوری از توصیه های پیامبر(ص) نسبت به ثقلین (کتاب الله و عترت) معرفی می کرد و نظام خلافت را زیر سؤال می برد.

 امام حسین (ع) همان طور که بارها در زیارت اربعین خوانده ایم قیام کردند نه برای کشتن یزید، بلکه برای رهانیدن مردم از حیرت و سرگردانی ای (فقدان بصیرت )که میراث جهالت است و طی سال ها معاویه به خوبی در ذهن ها و قلب ها کاشته است.هدف از این قیام جهت بخشی به احساسات و خواسته های درونی مردم ، برای آگاه سازی وبصیرت آنان است. حرکت امام حسین(ع) همان گونه که بیانگر بصیرت الهی آن حضرت می باشد، بیانگر این معناست که وی می خواست این بصیرت را از طریق حرکت خویش به جامعه و امت اسلام منتقل واسلام واقعی را زنده نماید. امام خمینی (ره) :« محرم وصفراست که اسلام را زنده نگه داشته است». از این رو حرکت امام حسین(ع)نه تنها اسلام ناب را زنده و اصلاح کرد بلکه زمینه ای فراهم آورد تا مردم واقعیت های اجتماعی و مذهبی و سیاسی جامعه خویش را تحلیل کنند و انحرافات ریشه ای را بشناسند و برای بازگشت به سوی ریشه های نظام ولایی و اسلام قرآنی تلاش کنند. حرکت امام حسین(ع) نقش بصیرت دهی را در برابر حرکت های بصیرت زدای عده ای نخبگان مزدور یزیدی و اموی داشته است.در جامعه امروز نیز با توجه به انحرافهای احتمالی، لازم است همواره با بهره گیری از عنصر بصیرت، تلاش های منحرفان را باطل کرده و زمینه بصیرت زایی را در جامعه با توسل به محکماتی چون قرآن و آموزه های الهی امامان معصوم(ع) قانون اساسی ، رهنمودهای مقام معظم رهبری ، وصیت نامه امام راحل ایجاد کنیم و در برابر ناتو و تهاجم فرهنگی، تبلیغات انحرافی ماهواره های بیگانه و انواع اندیشه های اموی بایستیم. .....ملتمس دعادراین ایام سوگواری اباعبداله (ع)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 90/9/13:: 7:27 عصر     |     () نظر

 حرکت امام حسین(ع) نقش بصیرت دهی را در برابر حرکت های بصیرت زدای عده ای نخبگان مزدور یزیدی و اموی داشته است.در جامعه امروز نیز با توجه به انحرافهای احتمالی، لازم است همواره با بهره گیری از عنصر بصیرت، تلاش های منحرفان را باطل کرده و زمینه بصیرت زایی را در جامعه با توسل به محکماتی چون قرآن و آموزه های الهی امامان معصوم(ع) قانون اساسی ، رهنمودهای مقام معظم رهبری ، وصیت نامه امام راحل ایجاد کنیم و در برابر ناتو و تهاجم فرهنگی، تبلیغات انحرافی ماهواره های بیگانه و انواع اندیشه های اموی بایستیم. پس بجاست به تغدیه روح مان نظر کنیم و به سیراب کردن اندیشه ها از زلال معارف اهل بیت و قرآن بپردازیم و آگاه سازی و بصیرت دهی را جزئی از برنامه روزانه خودمان قرار دهیم و بدانیم اگر بدون آگاهی قدم برداریم، در دنیایی که شیاطین جن و انس کارشان تزیین کردن خطاها و زیبا جلوه دادن زشتی هاست، راه را از بیراه نمی توانیم بازشناسیم. درنتیجه اگر بخواهیم پیرو خوبی برای امام حسین (ع) باشیم چاره ای نداریم جز این که بصیرت و حرکت آگاهانه را روش خود قرار دهیم و در کنار آن سایرین را نیز به این سمت دعوت کنیم و این سخن معصوم را نصب العین خود قرار دهیم که اگر کسی بدون بصیرت وبینش حرکت کند مانند کسی است که در بیراهه گام برمی دارد وسرعتش جز بر انحرافش نمی انجامد. و اما پاسخ امام حسین (ع)در برابر این پرسش که چرا با آن که می دانی به دست یزیدیان کشته می شوی تصمیم به ادامه حرکت می گیری؟ ماموریت خویش را برای بازسازی و اصلاح امت پیامبر(ص) گوشزد می کند و تأکید می نماید که قیام خونین وی که همراه با شهادت بسیاری از خاندان پیامبر(ص) در کربلا و اسارت زنان اهل بیت(ع) می باشد، وبصیرت پایه های ارکان نظام سیاسی سقیفه را از میان می برد و راه را برای ادامه مبارزه با ظلم و فساد سقیفیان باز و هموار می سازد؛ زیرا مردم، دیگر خون خویش را با ارزش تر از خون اهل بیت(ع) نمی شمارند و برای مبارزه با امویان و خلافت باطل دست از ایثار و فداکاری نمی کشند، چنان که قیام های پیاپی که از توابین آغاز می شود و تاکنون ادامه می یابد، نتیجه طبیعی همان حرکت الهی است که آن حضرت(ع) در امت جد خویش انجام داده است. حسین (ع) وارث رنج آدم تا خاتم مردی از خانه فاطمه بیرون آمده است. مدینه را می¬نگرد و مسجد پیامبر را و مکه ابراهیم را و کعبه ی به بند نمرود کشیده را و اسلام را و پیام محمد(ص) را و کاخ سبز دمشق را و در بندکشیدگان را و ...مردی از خانه فاطمه بیرون آمده است. بار سنگین همه این مسئولیت¬ها بر دوش او سنگینی می کند. او، وارث رنج بزرگ انسان است. تنها وارث آدم، تنها وارث ابراهیم و... تنها وارث محمد! و...مردی تنها !اما نه، دوشادوش او زنی نیز از خانه فاطمه (زینب) بیرون آمده است، گام به گام او، نیمی از بار سنگین رسالت برادر را بر دوش خود گرفته است. مردی از خانه فاطمه بیرون آمده است، تنها و بی کس، با دست¬های خالی، یک تنه به روزگار وحشت و ظلمت و آهن یورش برده است. جز مرگ سلاحی ندارد اما او فرزند خانواده¬ای است که "هنر خوب مردن" را در مکتب حیات خوب آموخته است .در این جهان هیچکس نیست که همچون او بداند که "چگونه باید مرد ؟ "آموزگار بزرگ "شهادت" اکنون برخواسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در "توانستن" می¬فهمند و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در "غلبه"می-دانند، بیاموزد که: "شهادت" نه یک "باختن" که یک "انتخاب" است. و حسین وارث آدم که به بنی آدم زیستن داد و وارث پیامبران بزرگ که به انسان، "چگونه باید زیست" را آموخت. اکنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم "چگونه باید مرد" را بیاموزد. مردنی با بینشامام وحرکت امام حسین(ع) به معنای بازگشت مرجعیت دینی و رهبری به سوی اهل بیت(ع) بود که این اتفاق در دوره صادقین(ع) می افتد و اسلام واقعی و قرآنی از زبان امام باقر(ع) و فرزندش امام جعفر صادق(ع) به امت آموزش داده می شود . وتا محرم57 که انقلاب اسلامی ملت مسلمان ایران بارهبری یکی از ثلاله های آن حضرت خون تازه ای ازقیام( سال 49ه ق) اباعبدالله در رگها خود یافت و دربهمن 57 با خون شهیدان بسیاری به بارنشست که تا به حال با برخوداری از نعمت الهی رهبری ولی فقیه دربرابرتمام سختی ها ، مشکلات ودسیسه ها با تاٌ سی از راه ثاراله ثابت وپایدار مانده است و تا ظهور دوازدهمین حجت حق امام زمان (عج) چنین خواهدبود.پایان بخش مطلب ازبیانات مقام معظم رهبری: «عزاداری امام حسین‌(ع) به معنای زنده نگه داشتن و حفظ ارزش‌های معنوی الهی است.قیام امام حسین‌(ع) و حادثه عاشورا از جمله مقاطع بسیار مهم در تاریخ بشر و متحول‌ کننده است که با وجود مخالفت‌های فراوان، این واقعه در طول زمان زنده مانده است و عاشورا در واقع گنجینه‌ای پرقیمت است که همه افراد بشر می‌توانند از آن استفاده کنند».


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 90/9/13:: 7:21 عصر     |     () نظر
کربلا، حرم امام حسین
پس چرا قیام کرد و مانند برادرش حضرت امام حسن علیه السلام با حکومت وقت کنار نیامد؟

1 ـ مسئولیت دینى حسین علیه السلام : اسلام عزیز هر فرد مسلمان را در برابر حوادثى که براى مردم و جامعه اش ‍ پیش مى آید که با دین آنها ضدیت دارد، یا مخالف مصالح اقتصادى ، اجتماعى و... مى باشد وظیفه دار و مـسئول مـى داند، چـنانکه رسول گـرامـى اسلام فـرمـود : کلّکم راع و کلّکم مـسئول عـن رعـیّتـه «همـه شمـا سلطانید و همـه تـان در رابطه با رعیت مواخذه می شوید.»

 



همه شما نسبت به هم مسئولید.و حسین عـلیه السلام که مى داند مسلمانان در فقر و سختى بسر مى برند اما یزید که خود را حاکم بر مردم و خلیفه مسلمین قلمداد مى کند محرمات الهى را مرتکب مى شود، شراب مـى خـورد و قـمـار مـى بازد و بر سگـها و مـیمـونها خلخال طلا میپوشد و با سنت پیامبر مخالفت مى ورزد، وظیفه و مسئولیت دینى اش او را وادار به قـیام عـلیه چنین حکومت طاغى و یاغى و جبارى نمود، چنان که حضرت در برابر حر و لشکریانش به سخنرانى پرداخت و فرمود:

«اى مردم ! همانا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که سلطان ستمکارى را ببیند که مـحرمات الهى را حلال مى شمارد و با خدا پیمان شکنى مى کند و با سنت و روش رسول خـدا مـخـالفـت مى ورزد، در میان بندگان خدا به گناه و ستم رفتار مى کند، قولا یا عملا بر او ایراد نگیرد بر خدا است که او را با همان سلطان محشور گرداند و در جایگاه ستمکاران جاى دهد! »

از این رو و به ویژه با آن همه نامه ها که به حسین علیه السلام نوشتند و بیعت مردم با او، عذرى براى حسین باقى نمى گذاشت و در تاریخ مورد انتقاد قرار مى گرفت .
حسین عـلیه السلام به لحاظ مـوقـعـیت اجتـمـاعـیش خـود را در برابر امـت اسلامى مـسئول مـى بیند تا در مقابل ظلم و بیدادگرى که از ناحیه حکومت اموى وارد مى شود به دفـاع برخیزد، گرچه این مسئله هر فرد مسلمانى است ولى بطور طبیعى در مورد امام حسین عـلیه السلام با توجه به امامت او از یکسو و انتسابش به پیامبر از سوى دیگر تاکید بیشترى پیدا مى کند و توقع جامعه اسلامى را بیشتر برمى انگیزد، و امام علیه السلام این مـسئولیت را احساس مى کرد و سکوت در برابر جنایات یزید را جایز نمى شمرد
واقعه کربلا و ادبیات شیعه

ممکن است گفته شود که چرا امام حسن علیه السلام قیام نکرد؟

مـا در شرح امـام مجتبى علل کنار آمدن وى را با معاویه نگاشته ایم و در اینجا به اختصار مـى گـوییم عـلاوه بر آنکه اکثـر فرماندهان سپاه امام حسن به معاویه پیوستند و حتى برخـى از اطرافـیان امـام مـجتـبى به مـعـاویه نوشتند که حاضرند امام را دست بسته تحویل وى دهند، و از طرفى معاویه با سیاست مکارانه اش ظاهر اسلام را رعایت مى کرد و مـانند پـسرش نبود که عـلنا به فـسق و فـجور اشتـغـال ورزد، و شرابخـورى و قـمـاربازى و سایر اعـمـال مـنافـى اسلام به ظاهر از او دیده نمى شد از اینرو امام مجتبى براى حفظ دین و جلوگیرى از سفک دماء مسلمین با وى کنار آمد.
2 ـ مسئولیت اجتماعى امام حسین علیه السلام
حسین عـلیه السلام به لحاظ مـوقـعـیت اجتـمـاعـیش خـود را در برابر امـت اسلامـى مـسئول مـى بیند تا در مقابل ظلم و بیدادگرى که از ناحیه حکومت اموى وارد مى شود به دفـاع برخیزد، گرچه این مسئله هر فرد مسلمانى است ولى بطور طبیعى در مورد امام حسین عـلیه السلام با توجه به امامت او از یکسو و انتسابش به پیامبر از سوى دیگر تاکید بیشترى پیدا مى کند و توقع جامعه اسلامى را بیشتر برمى انگیزد، و امام علیه السلام این مـسئولیت را احساس مى کرد و سکوت در برابر جنایات یزید را جایز نمى شمرد، از این رو براى ایفاء این مسئولیت بزرگ و خطیر به پاخاست تا آنکه شخص شخیص خود و همـه اهل بیتش را در این راه فدا کرد و عدالت اسلامى و حکم قرآن را در میان مردم به اجرا در آورد. 
3 ـ اقامه حجت بر امام علیه السلام
با توجه به اینکه نامه هاى بسیارى تا حدود دوازده هزار نامه براى حسین علیه السلام نوشتـند و آمـادگـى خود را براى کمک با لشکر صدهزار نفرى اعلان نمودند، آنهم از شهر کوفـه که بزرگـتـرین شهر نیرو خـیز اسلامـى است ، تـا آنجا که او را مـسئول به حساب آوردند که اگـر امامت و خلافت را نپذیرد در پیشگاه خدا با او احتجاج خـواهند کرد، و معلوم است که اگر حسین علیه السلام اجابت نمى کرد در برابر خدا و امت اسلامـى مـسئول و مـؤاخـذ بود و تـاریخ هم حسین عـلیه السلام را مـسئول مـى شمـرد و او را مـؤاخـذه مـى نمـودند، بنابراین حجت بر امام تمام شد و عذرى برایش باقى نگذاشت .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 90/8/29:: 2:4 عصر     |     () نظر

امام حسین(ع)،عاشورا،محرم،تاسوعا

آیاتی از قرآن مجید که از آنها فضیلت و عظمت مقام حسین (ع) استفاده می‏شود فراوان است که در این یادداشت به چهار نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود.

1. آیه مودّت

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قُلْ لا أَسْألُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی»‏ (الشوری: 23)

 (بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏])

احمد بن حنبل در مسند، ابو نعیم حافظ، ثعلبی، طبرانی، حاکم، رازی ، شبراوی، ابن حجر، زمخشری ، ابن منذر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه ، سیوطی و گروهی دیگر از علماء اهل سنت از ابن عباس روایت کرده‏اند که زمانی که این آیه نازل شد اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا، این خویشاوندان تو که واجب گردیده بر ما مودّت و دوستی آنان کیستند؟

حضرت پیامبر (ص) فرمود: علی، فاطمه و دو پسر آنها یعنی حسن و حسین. (الغدیر 2/307)

جالب اینکه امام شافعی در مورد حب اهل بیت (ع) گفته است:

یا أَهلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ حُبُّکُمْ / فَرْضٌ مِنَ اللَّهِ فِی القُرآنِ أَنزَلَهُ‏

کَفاکُمْ مِنْ عَظِیِم القَدرِانَّکُمْ / مَنْ لَم یُصَلِّ عَلَیکُم لا صَلوةَ لَهُ

(ای اهل بیت رسول خدا محبت شما از سوی خداوند در قرآنش واجب شده است. در عظمت قدر و منزلت شما همین بس که هرکس در نماز بر شما صلوات نفرستد نماز نخوانده است)

(در کتاب الغدیر آمده که انتساب این ابیات به امام شافعی از شرح المواهب زرقانی جلد 7 ص 7 و جمعی دیگر است)

مفسر معروف علامه طبرسی از شواهد التنزیل حاکم حسکانی که از مفسران و محدثان معروف اهل سنت است نقل می‏کند که پیامبر اسلام (ص) فرمود:

ان اللَّه خلق الانبیاء من اشجار شتی، و انا و علی (ع) من شجرة واحدة، فانا اصلها، و علی فرعها، و فاطمة لقاحها، و الحسن و الحسین ثمارها، و اشیاعنا اوراقها ـ تا آنجا که فرمود ـ لو ان عبدا عبدالله بین الصفا و المروة الف عام، ثم الف عام، ثم الف عام، حتی یصیر کالشن البالی، ثم لم یدرک محبتنا کبه اللَّه علی منخریه فی النار، ثم تلا: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً

(خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفرید، و من و علی را از درخت واحدی، من اصل آنم، و علی شاخه آن، فاطمه موجب باروری آن است، و حسن و حسین میوه‏های آن، و شیعیان ما برگهای آنند ... سپس افزود: اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال، و سپس هزار سال، و از آن پس هزار سال، عبادت کند، تا همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش می‏افکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی‏) (مجمع البیان 9/43)

همچنین زمخشری در کشاف درباره محبت اهل بیت (ع) حدیثی نقل کرده که خیلی ارزنده و پرمعناست و فخر رازی و قرطبی نیز از او اقتباس کرده‏اند: حدیث مزبور به وضوح مقام آل محمد (ص) و اهمیت حب آنها را بیان می‏دارد. رسول خدا (ص) فرمود: 

بر حسب احادیث متواتر بین شیعه و سنی، آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیت ممتاز عالم آفرینش در زیر کساء و صلوات پیغمبر (ص) بر آنها نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی که در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سید الشهداء (ع) دارد

من مات علی حب آل محمد مات شهیدا الا و من مات علی حب آل محمد (ص) مغفورا له الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنة ثم منکر و نکیر الا و من مات علی حب آل محمد یزف الی الجنة کما تزف العروس الی بیت زوجها الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان الی الجنة الا و من مات علی حب آل محمد جعل اللَّه قبره مزار ملائکة الرحمة الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامه مکتوب بین عینیه آیس من رحمة الله الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة. (کشاف 4/220، تفسیر فخر رازی 27/165 ، تفسر قرطبی 8/5843 ، نمونه 20/414 )

(هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود بخشوده است، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود با توبه از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود فرشته مرگ او را بشارت به بهشت می‏دهد، و سپس منکر و نکیر (فرشتگان مامور سؤال در برزخ) به او بشارت دهند، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود او را با احترام به سوی بهشت می‏برند آن چنان که عروس به خانه داماد، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود در قبر او دو در به سوی بهشت گشوده می‏شود، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار می‏دهد، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا رود روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر می‏شود که در پیشانی او نوشته شده: مایوس از رحمت خدا، آگاه باشید هر کس با بغض آل محمد از دنیا برود کافر از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا برود بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد امین جلیلوند 90/8/29:: 1:59 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4      >